نوشته شده توسط : ن وک

اذعان دشمنان انقلاب: نظام در رابطه با محاكمه سران فتنه بسیار جدی است

 یک پایگاه خبری همگام با عناصر رنگارنگ مخالف جمهوری اسلامی در گزارشی اظهارات اخیر برخی از مسئولان جمهوری اسلامی و هشدار به کروبی و موسوی را بسیار جدی دانست.

 

پایگاه ویژه اپوزوسیون در این باره نوشت: جرم سازی اسنادی وزیر اطلاعات نشان از نزدیک بودن دستگیری سران جریان فتنه می دهد.

این پایگاه خبری با رد هرگونه بلوف زدن مسئولان ارشد ایران  راجع به میرحسین و کروبی  می نویسد: این نوع گفتمان با جنگ روانی‌ متفاوت است و نوعی محاکمه و محکومیت و توجیه عمل و اقدام نزدیک می‌باشد. هفته پیش موسوی و کروبی اعلام کردند که تا آخر ایستاده اند(!) ولی این دو به خوبی‌ می دانند که مسئولان نظام قادر به انجام این عمل هستند.

پایگاه خبری مذکور در خاتمه عنوان می دارد: تهدید مجدد ولایتی و دیگر مسئولان سپاه پاسداران نشان از اراده مصمم جمهوری اسلامی برای دستگیری سران جریان فتنه دارد.

گفتنی است، زهرا رهنورد، ملکه  فتنه، بتازگی در گامی انحطاطی و رو به عقب اصل انقلاب را زیر سئوال برد.
ملکه فتنه در گفتگو با شبکه دیداری رسا تی وی که خبر آن از رادیوی رژیم صهیونیستی نیز پخش گردید گفت: انقلاب سال 57 ایران، از همان روزهای اول رو به انحطاط رفت.

رهنورد در حالی که فراموش کرده است همسر ایشان از سکانداران آن موقع نظام بود افزود: جریان انحطاط (؟)از همان سال های اول پس از انقلاب آغاز شد./ع

 



:: بازدید از این مطلب : 280
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن وک

جناب موسوي! چرا جناب‌عالي با وجود درخواست‌هاي متعدد مراجع قانوني براي ارائه مدارك تقلب در انتخابات هيچ مدركي نتوانستيد ارائه دهيد؟

 

 
روزهاي تلخ پس از انتخابات...

الف) ادعاي تقلب
شبهه تقلب بزرگ

 

جناب آقاي موسوي! جناب عالي در نامه خويش به شوراي نگهبان (به تاريخ 30/3/88) كه علي‌القاعده بايد محكم‌ترين استدلال‌ها و مستندات خويش براي وقوع «تقلب گسترده» و «دستكاري در آراء» را در آن ارايه كرده باشيد، در نخستين بند به تجليل و دفاع از آقايان هاشمي رفسنجاني و ناطق نوري پرداخته و با تاكيد بر محتواي مناظره‌هاي انتخاباتي مي‌نويسيد: «در ايام تبليغات و خصوصا در مناظره آقاي احمدي نژاد، اتهامات بزرگي عليه بعضي از شخصيت‌هاي حقيقي از جمله آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و نيز آقاي ناطق نوري ... در رسانه‌ ملي مطرح شد كه... اين اتهامات، خوراك اصلي تبليغات انتخاباتي آقاي احمدي نژاد عليه ساير نامزدها، خصوصا اينجانب قرار گرفت.»



:. ادامه مطلب .:


:: بازدید از این مطلب : 217
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن وک

 

وزیردولت‌موسوی:سران‌فتنه قابل جذب نیستند
از نگاه وزیر اسبق بهداشت، سران فتنه قابل جذب نیستند و در دامنه جذب حداکثری مد نظر رهبری هم نمی​گنجند.
 

علیرضا مرندی گفت: آنها اگر زودتر به فکر توبه می​افتادند ممکن بود که مردم اینگونه در مقابل آنها جبهه گیری نکنند و حداکثر اگر آنها در خیابان می دیدند به آنها کم محلی کنند و رویشان را برگردانند نه اینکه به آنها حمله ور شده و در صورتشان تف بیاندازند!

وی افزود: اگر آنها توبه کنند ممکن است که رهبری گناهانشان را ببخشد ولی آنها می​خواهند جذب کی بشوند؟ کسانی را می​توان جذب کرد که وقتی فهمیدند که رایشان را عوضی به این افراد داده​اند، از آنها رویگردان شدند، نه این​ها که حتی احساس ندامت هم نمی​کنند. اینها فقط می​توانند جذب آن طرف نظام بشوند و به اپوزیسیون بپیوندند.

نماینده تهران با بیان اینکه البته خدا بزرگ است و شاید از سر تقصیرات آنها بگذرد، ادامه داد: آقا و مردم هم ممکن است از آنها بگذرند اما این باعث تطهیر آنها نخواهد شد.آنها دیگر هیچ جایگاهی در فضای سیاسی کشور ندارند و با توبه کردنشان فقط ممکن است که از شدت جرمشان کاسته شود. اما آنها که از ابتدا جرم کمتری مرتکب شده بودند را ممکن است بتوان جذب کرد.

مرندی همچنین گفت: اما کسانی که به سادگی اشتباه می کنند و جذب چنین افرادی می​شوند را نباید در مناسبی گذاشت. چون دیگر نمی​توان به سادگی به آنها اعتماد کرد بلکه باید اول آنها را آزمود و اگر سربلند بیرون آمدند به آنها منسبی را سپرد و در انتخاباتی شرکتشان داد.



:: بازدید از این مطلب : 251
|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن وک

 

فتنه جدید، شکایت فتنه‌انگیزان از حامیان انقلاب است


 
دکتر کامران باقری لنکرانی در دولت نهم نماد جوانگرایی و تخصص گرایی بود. او که از شیراز به هیأت دولت آمده بود، پس از پایان مأموریتش به دانشگاه علوم پزشکی شیراز بازگشت و کانونی با نام بصیرت را راه اندازی کرد.

دکتر لنکرانی در گفت وگو با «شبکه ایران» با اشاره به شکایت مهدی هاشمی از روزنامه ایران و رسانه های انقلابی این حرکت را جزو دستورالعمل کودتاهای مخملی دانسته و از قوه قضائیه می خواهد تا رسانه های انقلاب در عرصه جنگ نرم را تحت فشار نگذارد. مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانید.     

بسیاری از کارشناسان سیاسی با وقوع فتنه اخیر، دچار یک شوک بزرگ شدند چرا که پیش بینی این شرایط را نداشتند، آیا شما قبل از انتخابات وقوع چنین فتنه ای را پیش بینی می کردید؟

هنگامی که شعار «هرکس به غیر از احمدی نژاد» مطرح شد مشخص بود که در پشت این شعار خطر بزرگی نهفته است چرا که حاکی از آن بود که بعضی افراد برای نبود احمدی نژاد حاضر به دست زدن به هر گونه اقدامی هستند. البته موضوع دیگری نیز به نگرانی ها دامن زده بود و آن اینکه از یک سال مانده به انتخابات با دامن زدن به شعار تقلب دست به تشکیل کمیته صیانت از آرا زدند، این امر یعنی برنامه ریزی قبلی برای طرح این ادعا بود، حتی رهبری در فروردین ماه طی سخنرانی در حرم رضوی از چرایی این شبهه افکنی اظهار نارضایتی کردند، جالب آنکه غربی ها و رسانه های آنها برخلاف تمامی انتخابات گذشته مستقیماً وارد عمل شدند و از کاندیدای مورد نظرشان حمایت کردند و حتی اعلام کردند در صورتی که نتیجه انتخابات اینگونه شد یعنی یک جایی اشکال وجود دارد. اما علیرغم تمامی شواهد نگران کننده ما فکر نمی کردیم که چنین فتنهای با این حجم در بعد انتخابات به وقوع بپیوندد.

چرا این شعار «هرکس به غیر از احمدی نژاد» محور وحدت از عوامل داخلی بی بصیرت تا صهیونیسم جهانی شد؟

کسانی که شعار هرکسی به غیر از احمدی نژاد را مطرح کردند هدفشان، تشکیل جبهه ای علیه احمدی نژاد بود این افراد منافعشان با روی کار آمدن دولت نهم به نوعی به خطر افتاده بود.

ممکن است کمی مصداقی‌تر سخن بگوئید.

یکی از ویژگی های دولت نهم، ایجاد گردش مدیریتی در حکمرانی بود تا به این وسیله مجدداً عدالت به عنوان ارزش و موضوعی مورد مطالبه جهت مقابله با ویژه خواری مورد تأکید قرار گیرد. دولتی که مسیرش در راستای مبارزه با بی عدالتی و ویژه خواری باشد، طبیعتاً دشمنان خاصی را به وجود می آورد. گروهی که به همین دلیل با دولت نهم دشمن شده بودند حامیانی یافتند که یک طیفشان منتقدین دولت به حساب می آمدند. اما عده دیگر که از ابتدا با این انقلاب مشکل داشتند فرصت مناسبی را برای پنهان شدن در این پوشش یافته بودند. البته همه کسانی که در این جبهه حضور داشتند از یک جنس نبودند سران این جبهه از دولت نهم از ابعاد سیاسی و اقتصادی ضربه خوردند لذا با توجه به این امر جبهه واحدی را تشکیل دادند که از مخالفان با اغراض شخصی تا مخالفین نظام در آن جمع بودند، بدین سان توانستند قبل از انتخابات برای خودشان اعتماد به نفسی را مهیا سازند. باید در تحلیل و تفسیر مراحل فتنه توجه داشت که طیف مقابل جبه های همگون نبودند.

به نظر شما مدیریت واحدی در جبهه وجود داشت؟

زخم خوردگان داخلی مدیریت داخل کشور را برعهده داشتند که طراحیها و برنامه ریزی ها با این افراد بود.

منظورتان را از زخم خوردگان روشن تر بیان بفرمایید، زخم خوردگان به واقع چه کسانی هستند؟

موسوی و کروبی مدیریت داخلی این فتنه را برعهده نداشتند و ندارند. هر دو نفر، از نیروهایی بودند که از قبل در صحنه‌های مختلف نظام حضور داشتند به همین خاطر قدرت بسیج این دو هرگز قابل توجه نبوده است. این دو تبدیل به نمادی برای استفاده دیگران از آنها شدند. با مرور دقیق فتنه اخیر مشخص می‌شود که در بسیاری از موارد مدیریت با خود این افراد نبود.

به عنوان مثال در همان فاصله اردیبهشت تا خرداد که موضعگیری ها تندتر، مفصل تر و متعددتر می بود، شما کاملاً میتوانید روند و سیر صحبت های مذبذبانه موسوی را مشاهده کنید. ایشان قبل از انتخابات از ولایت فقیه و حتی از مصداق آن دفاع می کند و به ارتباطات خود با رهبری افتخار می ورزد. کروبی هم این نفاق در موضعگیری هایش به روشنی قابل مشاهده است. من به هیچ وجه این دو را محورهای جریان فتنه نمی دانم.

پس چه کسانی را محور می دانید؟

محور از اتحاد بین زخم خوردگان انقلاب و نیروهای ضد انقلابی که با اساس انقلاب مخالف بودند به وجود می آمد. این محور حمایت های خارجی را جذب و بعضی مواقع اقدامات خشونت آمیز داخلی را مدیریت می کرد. البته گروهی که پیش از این منافع سیاسی و اقتصادی را از نظام برده بودند و در آن موقعیت آنها را در معرض خطر می دیدند و در امتحان بین منافع شخصی و منافع نظام رفوزه و منافع شخصی را به منافع ملی و دینی ترجیح دادند در نقش جدید این جبهه ظاهر شدند.

مهمترین اقدامات احمدی نژاد که باعث شد این افراد احساس خطر کنند، چیست؟

در انتخابات نهم ریاست جمهوری در حالی که اکثریت مطلق گروه ها و احزاب هر کدام برای خود کاندیدایی را معرفی کرده بودند در این بین آقای احمدی نژاد با کسب اقبال مردم برخلاف نظرات  دیگران رئیس جمهور شدند. طبیعتاً این ضربه سختی برای آنها بود. دقیقاً از فردای سوم تیر که انتخابات نهم دوره ریاست جمهوری به اتمام رسید شاهد حرکت هایی برای جبران این شکست بودیم. آنها این گونه تعبیر می کردند که اگر ما درست عمل می کردیم ایشان رأی نمی آورد و دلیل رأی آوردن او اشتباهات تاکتیکی خود ما است. این دیدگاه متکبرانه اشتباهات خود را فقط در تبلیغات و حول انتخابات ارزیابی کرد؛ آنان اشتباهات خود را هرگز ناشی از رویگردانی مردم از آنها تعبیر نکردند. آقایان اشتباه خود را در نگاه غلطشان به ارزش و اصول نمی دیدند. اما در این میان دولت نهم نشان داد که مشکل اصلی شعار خوب و بد و کاندیدای متعدد نیست و با اخلاص و توجه و پایبندی به ارزش هایی که امام و رهبری تبیین می کنند می توان برای کشور کارآمدی را به بار آورد. حجم اقدامات سازنده دولت نهم تبدیل به برگ برنده ای شد که گفتمان انتخابات دهم را تا حدود زیادی تغییر داد. البته در برخی شهرهای بزرگ بویژه تهران، چون توجه دولت بیشتر به مناطق محروم بوده این تغییر گفتمان زیاد قابل ملاحظه نبود. شما وقتی رأی های شهرهای کوچکتر را بررسی می کنید این تغییر گفتمان را می بینید. جاهایی بوده که نامزدهایی غیر از احمدی نژاد اصلاً رأی نیاورده اند و یا در بعضی صندوق ها نسبت رأی ها 400 به یک بود حتی یک هزار به یک بود. دلیلش هم واضح است آن مناطق با تمام وجود تغییر گفتمان دولت نهم را حس کردند. به واقع اقدامات عمرانی، سازندگی، خدماتی و... در دولت نهم با تمامی دوره های قبل قابل قیاس نبود این مصادیق کاملاً ملموس بود که انتخابات را تحت تأثیر خود قرار داد. تحلیل این آرا در مناطق مختلف کشور می تواند راهی برای انعکاس ارزش خدمت رسانی و تأثیر آن بر شکل گیری آرای سیاسی مردم باشد. شعار هرکسی به غیر از احمدی نژاد بعد از مدتی فراموش شد و حمله به اصل نظام جایگزین آن شد که نشد. 

آیا این تغییر استراتژی از قبل برنامه ریزی شده بود یا اتفاقات پیشرو برای معارضین آنان را به این سمت هدایت کرد؟

تحلیل آن ایام با تحلیل امروز من متفاوت است، درست است که بنده به شخصه پیش بینی تلاش عده ای در برابر نظام و اهمیت فتح پست مهم ریاست جمهوری را با انجام هرکاری داشتم؛ آقایی که یک عمر در مجالس عمومی حاضر نشده بود یک دفعه در ایام فاطمیه پای ثابت مراسم مذهبی شده بود ولی فکر نمی کردم که این افراد برای ادامه مسیر لجاجت خود با کل نظام و میراث آن معارضه کنند. استراتژی جدید را من از شب انتخابات درک کردم که ایشان با معرفی خود به عنوان کاندیدای پیروز مشروعیت نظام را زیر سؤال بردند. البته این جنس همه معارضه ها به یک شکل نبود، برخی از سر لجبازی و عناد دیگران به دنبال منافع شخصی خود بودند و جالب آنکه همین افراد منفعت طلب هنگامی که از استحکام دولت دهم مطمئن شدند با عوض کردن رنگ سعی به چنگ انداختن به منابع قدرت در دولت نهم داشتند؛ این هشداری است که هر دولتی  را از بابت نزدیکی منفعت طلبان به آن تهدید می کند. برخی هم به بهانه انتخابات فرصت مناسبی را برای حمله به اصل نظام و عقده گشایی یافته بودند. این تفرق در جبهه باطل علی رغم اتحاد ظاهری وجود دارد و روز به روز شکاف های آن بیشتر می شود و از روز قدس به بعد اضمحلال این جریان هویدا شد.

شما آقای موسوی و کروبی را جزو سران و رهبران فتنه ندانستید، اما در این مدت ما شاهد حمایت های کشورهای غربی و قرار گرفتن اپوزیسیون پشت این دو چهره بوده ایم و این دو شخصیت تا به امروز با تکرار منویات صهیونیست ها در همان خط باقی مانده اند، حتی آخرین بیانیه ایشان نشانگر استمرار همان اندیشه است؟

منظور من بازی خوردن اینها نبود یا اینکه آدم خوبی هستند عرض من این است که این دو نفر ظرفیت انجام این کار را ندارند، این بیانیه ها و هدایت مجموعه کار این دو نیست این ها کوچکتر از این حرف ها هستند، این دو جزو بازی خیمه شب بازی مستکبرین بودند. هم اکنون نیز حرف فتنه گران این است که تاریخ مصرف این دو نفر به پایان رسیده و ما نباید خود را محدود به اینها بکنیم. بیانیه ایشان چند امر روشن را بازتاب میدهد نخست ادبیات نفاق آلود یعنی ضمن اعتراف به مسائلی بعضی از واقعیات را منکر می شود و هیچ مسئولیتی برای خود قائل نیست.

در اسرائیل و امریکا نیز هرگز شاهد آن نبوده ایم که نخست وزیر یا یک مقام ارشد دولتی سابق علیه منافع ملی یا ایدئولوژی آن نظام اقدامی را انجام دهد در حالی که در کشور انقلابی و اسلامی ما رئیس سابق مجلس و آخرین نخست وزیر کشور امروز در قالب اپوزیسیون نظام ظاهر شوند به واقع با نگاه آسیب شناسی چرا این اتفاق رخ داده است؟

امام فرمودند کسانی تا آخر با انقلاب خواهند ماند که اسلام ناب را تا بن استخوان قبول کرده باشند، هر کسی که انقلاب را عمیقاً باور نکرده و در جایی به تجمل گرایی آلوده شده باشد قطعاً تا آخر مسیر نمی تواند همراه انقلاب باشد. علیرغم مشاهده ریزش بعضی از قدیمی هایی که از ابتدا هم باور عمیقی به انقلاب نداشتند و در ادامه مسیر خود آلودگی هایی را با خود همراه کردند که هرگز آن را برای خود آفت حساب نکردند آنان ویژه خواری را حق خود می دانستند؛ به هر حال علیرغم این ریزش ها شاهد رویش نسل جوان و آگاهی بوده ایم که با جایگزینی همراه خوبان قدیمی آینده انقلاب را تضمین می کنند.

مقام معظم رهبری بارها به نخبگان بی بصیرت اشاره کردند در این میان مطرح می شود که قبل از اعلام نتیجه انتخابات از سوی برخی از دست اندرکاران به رقیب آقای احمدی نژاد تبریک گفته شده است، آیا این امر را تأیید می فرمایید؟

در ایام مبارزات انتخاباتی که همزمان با ایام فاطمیه بود از مجلس عزاداری خارج می شدیم که یکی از بزرگان اهل سیاست را دیدم ایشان بی درنگ گفت، انتخابات که تکلیفش روشن است و فلانی رأی خواهد آورد. من با اظهار تعجب گفتم شما به عنوان یک فرد سیاسی چگونه این نتیجه را می گیرید مردم ما فقط تهرانی های خاص مدنظر شما نیستند؛ شما قبلاً با مردم ارتباط داشتید به جنوب تهران هم می رفتید حالا دیگر نمی روید و فقط به اصطلاح با فرادست ها ارتباط دارید تا با فرودست ها.

به قول امام مرفهین بی درد.

حالا من نمی خواستم ایشان را زیاد بکوبم این تعبیر را نگفتم ولی واقعاً همین تعبیر شما است. به هر حال امر به آنان مُشتبه شده بود که ایران در افرادی خلاصه می شود که با آنها سروکار دارند. اما کشور ما سرزمین پهناوری است که از خاش، تا سرخس و چالدران، ماکو، خرمشهر، کوشک حسینیه، خورموج و جاسک همه جزئی از آن است. خوشبختانه آرای اینها هم محترم است و فرقی بین آرای یک روستایی در قلعه گنج کرمان و یک آقای تحصیل کرده شمال تهرانی نیست. من برخلاف تمام انتخاباتی که در آن شرکت کردم رأی خود را به صندوق حسینیه ارشاد انداختم، دلیلش هم آن بود که فکر می کردم ما باید اثبات کنیم همه جزو یک ملت هستیم و حدود 2 ساعت هم در صف بودم، آنجا چند تا مصاحبه با زبان انگلیسی کردم همانجا چند نفر آمدند گفتند تصمیم ما برای رأی دادن به رقیب احمدی نژاد قطعی بود ولی فقط می دیدیم وزیر همانند مردم عادی در صف ایستاده، ما رأیمان عوض شد. ما با مردم خوبی سروکار داریم حتی بسیاری از کسانی که به آقای موسوی رأی دادند قصد بدی نداشتند و بعد از مدتی هم نظرشان عوض شد.چرا که دیدند گروهی که ایشان را مدیریت می کند به دنبال منافع مردم نیست.

لطفاً کمی شفافتر سخن بگویید منظورتان از گروهی که موسوی را مدیریت میکند جریان دوم خرداد است؟

نخیر، مردم ما خودشان متوجه هستند.

خوب منظور شما چه فردی است بعضی از موسوی خوئینی ها نام می برند.

ایشان هم جزو این باندی هستند که تلاش دارند حاکمیت خود را حفظ کنند. به هر حال مردم ما وقتی واقعیت ها را دیدند نظرشان را اصلاح کردند ولی وای به حال سیاسیونی که دچار لجبازی می شوند.

نخبگان و خواص چرا به تعبیر رهبری مردود شدند؟

عده ای لجبازی هایشان جلوی تفکرشان را گرفت و چون گاهی بستگانشان هم در عرصه فتنه حضور داشتند دچار انحراف شدند. برخی دیگر قائل به بازگشت تفکر عدالت طلبانه به گفتمان سیاسی کشور نبودند چرا که این حرف ها را آرمانی و مربوط به دهه های گذشته می دانستند و به دنبال همسان سازی با جهان مستکبر بودند. بعضی ها هم نتوانستند اهم فی المهم کنند، نفهمیدند که هم اکنون باید چگونه موضعگیری کنند. نه دولت و نه شخص آقای رئیس جمهور هرگز ادعای کامل بودن نداشتند بله حتماً اشتباهاتی وجود داشته اما در مقایسه تغییر رویکرد و روند دشمن است. زمانی روزنامه های دولتی و کسانی که از بیت المال ارتزاق می کردند در ماه محرم می نوشتند که جریان محرم ناشی از خشونت بدر و احد پیامبر اسلام بود و عبارت یزید را تکرار کردند، خوب این دو تفکر چگونه قابل قیاس است؟! در دولت نهم به تنهایی بیش  از دو و نیم برابر دولتهای قبل کار شده بود اما خواص مردود به میزان ناچیز کسری می نگریستند.

عملکرد قوه قضائیه را چگونه ارزیابی می کنید؟

اتفاق بزرگی که رخ داد آن بود که کسانی که تنها ادعای رهبری جریان فتنه را داشتند در افکار عمومی قبل از دادگاهی محکوم شدند و این محکومیت باعث شد تا آن فردی که در ابتدا جمعیت چند هزار نفری را به دور خود جمع میکرد امروز برای شرکت در مراسم ختم هم جرأت کافی را ندارد. تدبیر رهبری برای اتمام حجت و پیش بردن مرحله به مرحله مدیریت وقایع دستاورد بزرگی را برای کشور ایجاد کرد. البته بعضی از دستگاه ها ممکن است عملکرد قوی را نداشته باشند، اما نکته مهم هوشیارسازی مردم است.

این هوشیارسازی تا کی باید ادامه یابد به هر حال مردم ما برای برخورد با کسانی که در زندگیشان اخلال ایجاد کردند، متوقع هستند؟

ما دعا می کنیم همه کسانی که از دستشان کاری بر می آید به موقع به وظایفشان عمل کنند تا این ادبیات در کشور نهادینه شود که قانونشکنی بی پاسخ نخواهد ماند.

در این بین البته روند معکوس قضیه قضایی هم رخ داده است یعنی بعضی از اهالی فتنه مانند مهدی هاشمی شروع به شکایت از رسانه های افشا کننده فتنه گران داشته اند و به واقع به دنبال حمله قضایی به رسانه های خودی در عرصه جنگ نرم هستند،حتی مدیر مسئولان این روزنامه ها مجبورند وقت زیادی را برای پاسخ به ادعاهای وکلای فتنه گران صرف کنند، این روند چگونه قابل تفسیر است؟

این اقدام جزو دستورالعمل انقلاب های مخملی است که در هنگام فشار جای شاکی و متشاکی عوض شود و آنان به دنبال استفاده از ابزارهای مدنی و قضایی هستند. ما در این سالها شاهد شکایت های متعدد از مسئولان نظامی و انتظامی و حتی رسانه های فعال در عرصه جنگ نرم بودیم. هم اکنون فتنه گران از این ابزار استفاده معکوس می کنند تا جریان اصیل انقلاب را تحت فشار قرار دهند، این هم از امتحانات ما است؛ امیدوارم افراد دست اندرکار بر ابتلا فتنه بودن این اقدام توجه کنند. بله در نظام اسلامی حق هیچ کس حتی یک کافر نباید پایمال شود اما نمی توانیم چشممان را ببندیم تا کسانی منافع ملی ما را پایمال کرده و حقانیت نظام را زیر سؤال ببرند و در انتها طلب کارانه از مدافعین انقلاب و شهدا شکایت کنند.

به نظر شما علت استمرار فتنه از مقطع انتخابات تا 9 دی به چه مواردی باز می گشت؟

ابعاد موضوع حتی برای کسانی که در صحنه حضور داشتند مشخص نبود، چرا که آنان ضمیر خود را روشن نکرده بودند. چرایی درباره کارآمدی دولت شروع شد این چرایی به صحت انتخابات کشید اما هنگامی که مشخص شد که فتنه گران به دنبال نابودی اصل نظام هستند؛ همان روز تیر خلاص به مغز فتنه شلیک شد چرا که پشتیبانی اندک مردمی خود را از دست داد. چرا که بر طبق نظرسنجی های خارجی نظام دارای پشتوانه بیش از 85 درصدی است. فقط هنر اهالی فتنه پنهان سازی این مخالفت با اصل نظام در پوسته ایجاد شک در انتخابات بود. آنچه که ما امروز نگران آن هستیم آن است که چالش های آتی انقلاب از این جنس نخواهد بود، اگر امروز به فتنه ای که پرونده آن بسته شده می پردازیم به خاطر آسیب شناسی پرونده است. ما در پزشکی هنگامی که فردی فوت میکند با انجام کالبد شکافی به دنبال دلیل مرگ هستیم تا با کسب تجربه از تکرار این عارضه خودداری کنیم. بسیار پیش می آید که انسان های حق به جانب و با سابقه درخشان در موقع لازم بر سر انتخاب بر روی منافع شخصی و ارزشهای اصیل دچار شک شده و رفوزه میشوند. به واقع با پیگیری رهنمودهای رهبری ما از خطرات مصمون خواهیم بود.

نقش رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در مدیریت حوادث اخیر را چگونه ارزیابی می کنید؟

من دوستی دارم که از نظرسنی از من بسیار بزرگتر هستند در بعضی اوقات ایشان وقایع 28 مرداد را برای من نقل می کنند، آنچه رخ داده را مرور می کنند ایشان وقایع اخیر را بسیار وسیعتر از کودتای 28 مرداد می دانستند اما تنها عاملی که موجب عدم سقوط نظام شد را رهبری میدانند.

ما هرچه داریم مدیون رهبری هوشمندانه مقام معظم ولایت هستیم.

به نظر شما در انتخابات بعدی ریاست جمهوری باید چگونه با جریان اصلاحات برخورد کرد و با کاندیدای این جریان چگونه باید برخورد کرد؟

هم اکنون ما شاقول یا شاخص مناسبی داریم. باید دید افراد در فتنه اخیر کجا بودند و چه کردند؛ آنهایی که مدافع انقلاب و نظام بودند که هیچ ولی کسانی که با ارزش های انقلاب مقابله کردند طبیعتاً هیچ جایی در نظام ما ندارند.

آقای خاتمی جزو کدام دسته هستند؟

ایشان جزو مردودین قطعی هستند؛ رفتارهای چندگانه ایشان ثابت کننده آن است که ایشان همراه انقلاب نبودند، حتی در بسیاری از موارد ایشان علیه انقلاب میدان داری می کردند من گمان نمی کنم دیگر چنین شخصیت هایی افتخار خدمت در مناصب جمهوری اسلامی را مجدداً بیابند.

ایام فتنه اخیر خاطره ای را نیز به ثبت رساند، خاطره شما از آن ایام چیست؟

من در همان ایام با توجه به تهدیدهای مدنظر در حمله به بیمارستان و مراکز درمانی که حتی در چند مورد اقدامات ناموفقی را نیز در بمب گذاری داشتند از همکاران خواهش کردیم که چنانچه فرصت دارند برای کمک بمانند. من حدود ساعت چهار صبح وقتی به وزارتخانه آمدم دیدم حدود بیش از 60 درصد در وزارتخانه باقی مانده بودند، به آنها گفتم چرا شما ماندید ما مراکز درمانی مدنظرمان بود، اما آنها در جواب گفتند شاید از دستمان کاری برآید؛ این همسویی عمومی برای من خوشحال کننده بود ضمن اینکه شرمنده آنها نیز شدم. البته یک خاطره بسیار تلخ هم از آن وقایع همراه من است؛ در همان ایام یک مجروح بسیجی را با آمبولانس به سمت مرکز درمانی می بردند در مسیر به من خبر دادند که آمبولانس در بین درگیری ها افتاده، من از انتظامات بیمارستان و مسئولین انتظامی خواستم که به این آمبولانس برسند اما متأسفانه وقتی به این آمبولانس رسیدند دیگر کار از کار گذشته بود چرا که فتنه گران با متوقف کردن آمبولانس مجروح بسیجی را پیاده کرده و با ضربات فیزیکی شدید ایشان را به شهادت می رسانند. هنوز هم با یادآوری این خاطره دردناک و مظلومانه (سکوت همراه با بغض) همین هایی که بسیج و بسیجیان را به بهانه آزادی خواهی و دفاع از حقوق بشر مورد حمله قرار می دادند وحشیانه به این مجروح حمله کردند تا خون این شهید بزرگوار رسواکننده جنایت های آنها باشد.

چه شد که شما به عنوان یک پزشک انقلابی احساس کردید که باید به مدد انقلاب بیایید؟

من از برخی از افراد که این حرف ها را زدند خاطره ها دارم، آنان زیاد در مسائلی که تخصص نداشته اند صحبت کردند در کار پزشکی ما هم خیلی ها دخالت می کنند، البته به دور از مزاح ما معتقدیم که سیاست ما عین دیانت ما است این یعنی اینکه نمی شود ما دیندار باشیم و در مسائل سیاسی نظر ندهیم، من و امثال من نمی توانند ببینند که سرمایه هایی که امام و شهدا برای ما به ارث گذاشتند بیرحمانه تاراج کنند و ما هم بگوییم که مقابله با تاراج تخصص ما نیست. اصولاً نگاه حضرت امام در دینداری مبتنی بر حساسیت در مسائل سیاسی است، دینداری حکم می کند هنگامی که دینداری مورد هجمه قرار گرفت و عدالت به فراموشی سپرده می شود و آنجایی که رهبری مظلوم واقع می شوند وارد عرصه شویم حتی اگر عده ای خوششان نیاید یا اینکه موقعیت دانشگاهی ما به خطر افتد ما موقعیت دانشگاهی را برای دفاع از اسلام می خواهیم والا عضویت در فرهنگستان و نوشتن صدها مقاله در ISI به ذاته ارزشی برای ما ندارد.



:: بازدید از این مطلب : 163
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن وک
عکس: هدیه بابانوئل برای کودکان افغان!

 

یک سرباز آمریکایی با پوشیدن لباس بابانوئل برای کودکان افغان گلوله هدیه برده است!

به گزارش شبکه ایران، عکس زیر که در برخی پایگاه‌های اینترنتی منتشر شده است، یک سرباز آمریکایی را نشان می‌دهد که از روی لباس سنتی بابانوئل، لباس نظامی پوشیده و سلاح به دست به دنبال اهدافی برای نشانه‌روی می‌گردد.

 



بابانوئل در افسانه‌های مسیحی به شخصی گفته می‌شود که شب کریسمس به کودکان هدیه می‌دهد، ظاهرا آنچه این سرباز آمریکایی در دست گرفته نیز هدیه بابانوئل آمریکایی‌ها برای کودکان افغان است!
 


 



:: بازدید از این مطلب : 227
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن وک
حامی مالی القاعده دستگیر شد

 

مقامات امنیتی عراق از دستگیری 'ابو بلال الکاصی' اصلی ترین حامی مالی شبکه تروریسی القاعده و دو معاونش خبر دادند.    

به گزارش برنا به نقل از پایگاه خبری الجوار نوشت: یک منبع آگاه امنیتی عراقی در مصاحبه با روزنامه الصبح چاپ عراق گفت: "ابو بلال الکاصی" مراکشی الاصل که اصلی ترین حامی مالی شبکه تروریستی القاعده است در منطقه "الیوسفیه" واقع در جنوب بغداد به همراه دو تن از معاونانش توسط نیروهای امنیتی این کشور دستگیر شدند.

این نیروها از طریق هواپیما وارد "تکریت" شده و سپس پس از پیاده شدن روی منزلی در شهرک "القادسیه" واقع در تکریت موفق شدند "ابو بلال الکاصی" را به همراه دو معاون وی دستگیر کنند.

 منبع :رجا نیوز



:: بازدید از این مطلب : 173
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن وک
گزارش فارس از جشنواره حماسه 9دی/
صفارهرندی: فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود

خبرگزاری فارس: وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود، گفت: هنرمندان توانستند در فتنه سال اخیر تمام صحنه‌ها را به خوبی مشاهده کرده و تصاویر خود را در جاهای خوب هزینه کنند.


گزارش تصویری مرتبط

-------------------------------

به گزارش خبرنگار فارس، جشنواره عکس حماسه 9دی صبح امروز در محل خانه سوره با حضور محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، شاعران، عکاسان و اهالی قلم همراه با افتتاح 60 تابلو با موضوع حماسه بزرگ 9 دی آغاز شد.

در این مراسم محمدحسین صفارهرندی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص فتنه سال 88 و حضور هنرمندان و عکاسان در صحنه، اظهار داشت: خبرگزاری فارس به عنوان یک رسانه ملی در فتنه سال 88 و در حماسه 9دی آگاهانه در صحنه حضور داشت و توانست رسالت خود را به درستی به سرانجام رساند.
وی با بیان اینکه رسانه‌ها نباید دارای نقطه‌ضعف‌هایی همچون غلط تایپی و ویرایشی باشند، اضافه کرد: رسانه‌ها به عنوان نقطه عزیمت جریان‌ها و اطلاع‌رسانی به شمار می‌روند، همچنین آنها با عزم جدی باید به انتشار آگاهانه اخبار و رویدادها بپردازند.
صفارهرندی در خصوص عملکرد برخی از رسانه‌های داخلی، بیان کرد: برخی از رسانه‌ها کار حرفه‌ای را با تعهد حرفه‌ای توأم کرده‌اند و تلاش می‌کنند تا از واقعیت و حقیقت غافل نشوند و با وفاداری به این دو اصل پایبند شعارهایی که می‌‌دهند، باشند.
وی اضافه کرد: برخی از رسانه‌ها و هنرمندان معتقد به حرفه‌ای‌بودن هستند و به نوعی شعار حرفه‌ای بودن می‌دهند اما از مشاهده واقعیت‌های بزرگ چشم‌پوشی کرده و به جنگ با واقعیت و حقیقت می‌روند.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: حوادث سال گذشته مملو از صحنه‌هایی بود که افراد می‌توانستند اشتباهات و اقدامات خود را بازنگری کنند و خوش به حال افرادی که به این امر پرداختند.
وی با بیان اینکه برخی از هنرمندان در حوادث سال گذشته مسیر ناپیموده و اشتباه را ادامه ندادند، اضافه کرد: کسی که اصرار بر خطای خودش می‌کند اگر از لحاظ فنی هم قوی باشد نمی‌توان او را هنرمند شایسته‌ای دانست چرا که خطاها او را به محاصره خود در آورده است.
صفارهرندی با بیان اینکه عکس‌ها و تصاویر در آرایش صحنه سال گذشته نقش بسزایی را در آگاهی مردم ایفا کرده‌اند، ادامه داد: هر یک از افرادی که در سال گذشته خالق حماسه 9 دی بودند با افتخار می‌توانند تصاویر خود را به فرزندانشان نشان دهند و بگویند که ما در حماسه 9 دی حضور داشتیم و توانستیم کمر غرب و ایالت متحده را بشکنیم.
وی با بیان اینکه مردم ایران توانستند تاریخی به عنوان حماسه 9دی را به وجود آورند، عنوان کرد: مردم ایران در تمام صحنه‌های حضور داشته و در دوران انقلاب و هشت سال دفاع‌مقدس حماسه‌های فراوانی را خلق کردند که تصاویر آن دوران حاکی از صحت این سخن است.
صفارهرندی در خصوص افرادی که مدافع فتنه سال 88 بودند، بیان کرد: افرادی که سال گذشته در برابر این حرکت خدایی مردم ایران ایستادند و میان مردم و واقعیت سدی را ایجاد کرده بودند، از تصاویری که به جای مانده، شرم دارند چرا که قصدشان ایجاد سد در حرکت اسلامی و مردمی ملتی بود که می‌خواستند آزاد باشند.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: مردم ایران در فتنه سال گذشته نمی‌خواستند زیر بار دشمنان خدا و بشریت بروند، همچنین افرادی که در فتنه سال گذشته دخیل بودند تصاویرشان در جایی که فضیلت را می‌خرند، خریداری ندارد.
وی در خصوص عکاسان و هنرمندان فعال در فتنه سال گذشته، عنوان کرد: کاری که عکاسان متعهد، حق‌گرا و واقع‌بین سال گذشته در فتنه سال 88 انجام دادند به تصویر کشیدن یک رویارویی بود، یعنی آنها تصاویر واقعی را ثبت و به مخاطبان ارائه کردند.
صفارهرندی با بیان اینکه برخی از عکاسان از سر توجه و یا غفلت و همراهی دنیای پلید استکباری را پیشه‌ کرده بودند، ادامه داد: عکس تصویر ماندگار است، همان تصویری که خیانت به حقیقت نمی‌کند، همچنین در قالب عکس است که انسان جایگاه خود را شناسایی و کشف کرده و متوجه می‌شود در چه موضعی واقع شده است.
وی در خصوص هتک حرمت به عاشورایی حسینی در فتنه سال 88، بیان کرد: افرادی که خالق این زشتی بودند و سنگ به دست، به هیئت‌های عزاداری امام حسین (ع) و مردم سنگ می‌انداختند و پرچم سالار شهیدان را به آتش کشیده بودند، خود را از دیده سایر افراد پنهان کردند و به نوعی از کار خود شرم داشتند.

* برخی از هنرمندان در فتنه سال 88 توان خود را برای مغلوب کردن حقیقت به کار بردند

صفارهرندی با بیان اینکه برخی از عکاسان در فتنه سال گذشته جبهه دو سویه که تصاویری از طرفداران سیدالشهداء و از سوی دیگر طرفدارانی از عمر‌بن‌سعد بودند را برای مردم به نمایش کشیدند، گفت: عاشورای سال 88 در خیابان آزادی و نواب نشانگر آن بود که برخی از بی‌خردان نمازگزاران ظهر عاشورا را سنگ‌باران کردند و تصاویر آنها به تاریخ پیوست.
وی هنرمندی که با خود صادق است را با ملت و تاریخ نیز صادق دانست و بیان کرد: هنرمند یک صورت‌پرداز بزرگ است، همچنین افرادی که در فتنه سال 88 حضور داشتند و تصاویری از آنها وجود ندارد این را بدانند که خداوند روزی تصاویر آنها را به اقشار مختلف جامعه نشان خواهد داد و رسوایشان خواهد کرد.
صفارهرندی با بیان اینکه برخی از هنرمندان در سال گذشته توان خود را برای مغلوب کردن حقیقت به کار بردند، اضافه کرد: هنرمندانی در فتنه سال اخیر دیده شدند که وفادار به حق و مردم نبوده و تصاویر چند میلیونی مردم را به بر خلاف واقعیت به نمایش گذاشتند و در برابر شکوه و عظمت ملت ایران سکوت پیشه کردند.
وی ادامه داد: بعضی از هنرمندان در برابر حقیقت و واقعیت شمشیر کشیده و تصویر‌سازی شاعرانه می‌کردند، اما حقیقت همواره خود را نشان داده و صف‌آرایی دشمنان را به مردم نمایان می‌کرد؛ چرا که در زمان فتنه سال گذشته جای شبهه‌ای برای مردم وجود نداشت و همه چیز عریانی خود را نشان می‌داد، اما برخی از هنرمندان به خانه‌ها پناه برده و عکس نگرفتند، ولی باید دانست خداوند از آن روزها عکس گرفته و روزی به بندگانش نشان خواهد داد.

* فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود

صفارهرندی با اشاره به اینکه مردم با داشتن بصیرت، هدایت الهی و رهنمودهای رهبری در زمان فتنه سال 88 مسیر جاودان را برگزیدند، افزود: برخی از افراد وقتی جلوی دیدگانشان خون دیدند، باز راه حق را انتخاب و به جنگ با سید سالار نرفتند.
وی با بیان اینکه فتنه سال 88 جریانی شیطانی علیه جریان رحمانی بود، بیان کرد: هنرمندان توانستند در فتنه سال اخیر تمام صحنه‌ها را به خوبی مشاهده کرده و تصاویر خود را در جاهای خوب هزینه کنند، اما برخی از آنها با فتوشاپ، تظاهرات مردم را تبدیل به تظاهرات ضدانقلابی کردند و با رنگ‌های کامپیوتری مردم را رنگ کردند.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه برخی از هنرمندان در فتنه سال اخیر به جنگ با حقیقت رفتند، گفت: رسانه‌ها پیچ‌و تاب‌های شیطنت‌آمیز آدمی را برملا می‌کنند و نشان می‌دهند که انسان‌ها در کجای حقیقت‌ها و واقعیت‌های زندگی، از خود بازی در می‌آورند.
وی با بیان اینکه اهالی تصویر ، رسانه، هنر و فرهنگ سال گذشته با حماسه 9 دی سالی سرفرازی را سپری کردند، اضافه کرد: مردم بابصیرت‌ و با عهد و پیمان خالصانه با امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب توانستند دشمنان را تسلیم و سرکوب کنند.
صفارهرندی با بیان اینکه دشمنان اسلام به دلیل عدم توانایی در برابر ایران و اسلام، کشورمان را تحریم اقتصادی کرد، ادامه داد: دشمنان اسلام و ایران در سال گذشته از حقیقت پرده‌برداری کردند و در توهم غوطه‌ور شدند که همان تحریم ملت ایران است، چراکه آنها تصور می‌کردند که با متوسل به تحریم و فعالیت نظامی علیه ایران می‌توانند به ایران حمله کنند، اما می‌دانند که بیش از 98 درصد اقداماتشان بی‌اثر است.



:: بازدید از این مطلب : 249
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن وک
بازخوانی علل حوادث پشت‌ پرده انتخابات 88- 39
بازیگران بیگانه در جبهه دوم خرداد

خبرگزاری فارس: دولت‌های غربی گرچه برای رسیدن به اهداف براندازی نرم کار مطالعه‌ای، رسانه‌ای، تشکیلاتی و خلاصه پژوهشی- عملیاتی انجام داده‌اند، اما تحقق این خواست به طور مستقیم به چگونگی رفتار بازیگران داخلی ارتباط داشت.


 

برای واکاوی حوادث و فتنه پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری 88 برآنیم که ساختار، شاکله و اهداف مسببین این غائله که هزینه‌های گزاف مادی و معنوی برای نظام مقدس جمهوری اسلامی در بر داشته‌اند را مورد بررسی قرار دهیم. از همین رو پس از بررسی " شکل‌گیری و برخی مؤلفه‌های ایدئولوژی تجدیدنظرطلبان "، "راهبرد تبلیغاتی و گفتمان انتخاباتی میرحسین موسوی "، "گفتمان محمود احمدی‌نژاد از انتخابات نهم تا دهم ریاست‌جمهوری "، "بررسی نتیجه انتخابات دهم ریاست جمهوری با روش "تحلیل گفتمانی "، "شواهد آگاهی جبهه دوم خرداد از سلامت انتخابات " و "شورش بر جمهوریت " به فصل هشتم یعنی "نقش و تلاش دولت‌های بیگانه و اپوزیسیون " می‌پردازیم:

2. اقدامات و مواضع دولت‌های غربی

پیش از بیان اقدامات و مواضع دولت‌های غربی یک نکته بسیار مهم را نباید فراموش کرد. دولت‌های غربی گرچه برای رسیدن به اهداف براندازی نرم کار مطالعه‌ای، رسانه‌ای، تشکیلاتی و خلاصه پژوهشی- عملیاتی انجام داده‌اند، اما تحقق این خواست به طور مستقیم به چگونگی رفتار بازیگران داخلی ارتباط داشت. درباره حوادث پس از انتخابات دهم نمی‌توان ادعا کرد که دولت‌های غربی به رغم تمهیدات گسترده انتظار چنین رویدادی را با این شدت داشته‌اند.

در واقع بخش مهمی از آن ناآرامی‌ها و رفتارهای رادیکالیستی پس از انتخابات به رفتار لجوجانه، غیرمنطقی و پیش‌بینی ناپذیر نامزدهای انتخاباتی و رهبران جبهه دوم خرداد بازمی‌گشت. شاید کمتر کسی انتظار داشت که میرحسین موسوی این چنین سرسختانه در مقابل آرای عمومی بایستد و با نام "تقلب " در پی ایجاد آشوب و ناآرامی برآید. همانطور که در داخل ایران و در میان کارشناسان داخلی نیز این واقعیت نامبارک چندان طرفدار نداشت و تصور می‌شد که این افراد که دهه‌ها با انقلاب اسلامی همراهی کرده‌اند و جزو شخصیت‌های طراز اول جمهوری اسلامی بوده‌اند با تمکین از قانون و آرای مردم به تثبیت نهال مردم‌سالاری در ایران یاری رسانند. به ویژه که شکست آنها و پیروزی احمدی‌نژاد از قبل هم قابل پیش‌بینی بود؛ و اگر خلاف این می‌شد، خلاف انتظار بود.

برای نمونه صادق زیباکلام در مصاحبه‌ای در تاریخ 1388.2.21 (یک ماه قبل از انتخابات) پیروزی قاطع احمدی‌نژاد را با دلایل مستند پیش‌بینی کرد (همشهری، 1388.2.21)؛ و نیز بسیاری از مؤسسات و نشریات غربی بر اساس داده‌ها و اخباری که به آنها می‌رسید، پیش‌بینی می‌کردند احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور می‌شود؛ از جمله مؤسسه صلح آمریکا "دورنمای انتخاب مجدد احمدی‌نژاد را نگران‌کننده دانست " (کیهان87.10.2)؛ و روزنامه وال‌استریت جورنال نوشت: "با وجود تورم، مردم ایران همچنان احمدی‌نژاد را چهره‌ای مناسب برای دوره بعدی انتخابات تلقی می‌کنند. " (کیهان، 87.10.2)؛ نیویورک تایمز نیز "احمدی‌نژاد را بخت اول پیروزی " دانست. (همان، 87.11.25)؛ نیما راشدان عنصر ضدانقلاب نیز در سایت رادیو زمانه نوشت: "احمدی‌نژاد تنها رئیس‌جمهور ایران نیست. او بیش از چاوز و بشاراسد محبوب جریان مقاومت غرب‌ستیز، خصوصاً در خاورمیانه و جهان اسلام است ". نشریه مؤسسه بلژیکی مطالعات استراتژیک خاورمیانه نیز نوشت: "شانس بالای احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست‌جمهوری با توجه به محبوبیت گستردة وی در میان مردم، باعث نگرانی اصلاح‌طلبان در ماراتن نفس‌گیر انتخابات است. " (کیهان، 88.1.24). در میان کارشناسان غربی نیز به نظر می‌رسد که پیش‌بینی رفتار افرادی نظیر کروبی و موسوی و خاتمی و نیز شدت آشوب‌ها چندان قابل پیش‌بینی نبوده است.

* زمینه‌های فروپاشی جبهه دوم خرداد

آنها گرچه برای رسیدن به این مرحله برنامه‌ریزی و اقدام کرده بودند، اما پیشبرد باقی امور در دست رهبران جبهه دوم خرداد بود. اگر آنان عاقلانه رفتار می‌کردند و در پی ماجراجویی و قدرت‌نمایی برنمی‌آمدند تیر برنامه‌ریزی‌های دشمن به سنگ می‌خورد و مجالی برای گسترش ناآرامی‌ها و آشوب‌ها نمی‌یافت. شاید سخن محمدعلی ابطحی زمانی که ماه‌ها پیش از انتخابات می‌گفت، موسوی مانند هندوانه‌ای سربسته است و پس از 20 سال سکوت فعلاً نمی‌توان او را شناخت، دقیقاً همین جا معنا پیدا ‌کند. وقتی که چهره‌های معروف جبهه دوم خرداد سخن از ناشناخته‌ بودن موسوی بر زبان می‌آورند، دیگر نمی‌توان انتظار داشت که سیاست‌مداران غربی و مدیران پروژه انقلاب مخملی در ایران درباره رفتار موسوی پس از انتخابات پیش‌بینی دقیقی داشته باشند. به عبارت دیگر چنان که رهبر انقلاب نیز گفتند گرچه وقوع برخی حوادث بعد از انتخابات با وجود علامت‌هایی که از دشمن می‌آمد، قابل پیش‌بینی بود، اما ورود برخی افراد به این مسایل دور از انتظار بود. در واقع همین رفتارهای ناپخته سیاسی بود که بسیاری را در داخل و خارج کشور به تعجب وا داشت و زمینه‌های فروپاشی جبهه دوم خرداد و ایجاد دردسر برای کشور را فراهم کرد.

* تضعیف "ولایت فقیه "؛ نقطه هجومی غربی‌ها در فتنه

در رفتارشناسی دولت‌های غربی نیز به این نتیجه می‌رسیم که آنها در پی ظهور جریان فتنه و آشوب در ایران، به سرعت درصدد تأمین منافع خود تحت لوای دفاع از حقوق بشر برآمدند. اقدامات آنها در این عرصه شامل طیفی از تعرضات نرم و سخت بوده است که از مسایل فرهنگی و اجتماعی تا تهاجمات دیپلماتیک و عملیاتی را در برمی‌گیرد. مهمترین هدف سیاسی غرب در اوج آشوب‌ها "تضعیف نقش سیاسی ولایت فقیه و در صورت امکان حذف این جایگاه از نظام سیاسی ایران " بود. پس از بازگشت آرامش نیز محوری‌ترین سناریوی غرب، باز نگه‌داشتن پرونده بحران به اتکای نیروهای داخلی بدون نیاز به مداخله آشکار خارجی و با محوریت و نقش آفرینی دانشگاه‌ها بود.

غرب برای پیشبرد براندازی نرم و از آنجا که معتقدند از تحولات اجتماعی و سیاسی ایران عقب هستند و برای جبران آن بر سیاست "لزوم ارتباط جدی با جامعه ایران " تأکید کرده‌‌اند. این ارتباط با جامعه و مردم ایران در دو سطح فیزیکی و مجازی پیگیری می‌شود و لذا به جز فعالیت‌ رسانه‌ها بهره‌گیری از روش‌هایی که تسهیل‌کننده حضور سیاسی جدی غرب در ایران باشد، از جمله ایده تأسیس دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران که در اواخر دوره بوش و ماه‌ها پیش از انتخابات مطرح شد، نقش برجسته‌ای پیدا می‌کند. آنها بر این باورند که ارتباط این دولت‌ها با مردم ایران باید در قالب " دیالوگ " باشد و صرف القای یک طرفه عقاید و تحلیل‌ها کافی نیست، بلکه از این ابزار باید برای جبران کمبود اطلاعات واقعی از جامعه ایران بهره برد. به این منظور توسعه کارکرد سفارتخانه‌های غربی در تهران نیز می‌توان نتیجه‌بخش باشد. در این چارچوب می‌توان گفت که گرچه هدف متوسط دولت‌های غربی، ایجاد و تقویت حضور سیاسی کارآمد در ایران است، اما هدف کلان آنها حرکت از حضور سیاسی به سمت دستیابی به حضور اجتماعی است. این برنامه در وهله اول از طریق توسعه برنامه‌‌های اجتماعی سفارتخانه‌ها انجام می‌شود.

* نقش سفارتخانه انگلستان در براندازی انقلاب اسلامی

وزیر خارجه ایران، منوچهر متکی در دیداری که روز یکشنبه 31 خرداد با برخی سفرا و نمایندگی‌های سیاسی کشورهای خارجی داشت به برخی از این اقدامات اشاره کرد. او به طور ویژه از فعالیت‌های سفارتخانه انگلستان سخن گفت. مطابق این بیانات مشاهدات وزارت خارجه ایران نشان می‌داد که انگلیس در سه سطح "رسانه‌ای "، "اطلاعاتی " و "امنیتی " از مدت‌ها پیش از انتخابات ایران را هدف گرفته بود. نخستین خطی که آنها پیش گرفتند تحریم انتخابات و القای آن در داخل ایران بود تا کسی مشارکت نکند. اقدام دوم انگلیسی‌ها اعزام مسافرانی بود که با اهداف اطلاعاتی و امنیتی به ایران می‌آمدند. در این مدت تعداد آن مسافران به حدی افزایش یافت که پرواز معمولی و کوچک خط تهران- لندن به یک هواپیمای جمبوجت بوئینگ 747 تبدیل شد.(1)

بر همین اساس سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز در روز دوشنبه 8 تیر خبر از دستگیری برخی از کارمندان ایرانی سفارت انگلیس داد که در راستای اهداف سفارتخانه این کشور به اقداماتی غیرقانونی اقدام کرده بودند.(2)

* افشاگری حسین رسام از سفارت انگلیس

حسین رسام که از جمله آن افراد بود، در روز 17 مرداد و در جلسه دادگاه به ابعاد دیگری از دخالت سفارت انگلیس در مسائل مربوط به انتخابات ایران اشاره کرد. رسام مسئول بخش سیاسی و امنیتی سفارت انگلیس در ایران بود که پیش از آن در جریان پرونده هسته‌ای ایران با ارائه تحلیل‌های جهت‌دار به دیپلمات‌های انگلیسی از اوضاع ایران عملاً به رفتارهای ضدایرانی آنان دامن زده بود. او در بیانات خود گفت که وظیفه اصلی‌اش در سفارت انگلیس، جمع‌آوری اطلاعات و اخبار موردنیاز این کشور توسط "مرتبطین " در تهران و شهرستان‌ها بوده است. رسام بیان کرد که در طول 5 سال گذشته با 130 نفر به عنوان مرتبط در تماس بوده که در طول یکسال اخیر 50 نفر نیز به این تعداد افزوده شده است. او محل ملاقات‌ها را در رستوران‌ها و کافی‌شاپ‌ها اعلام کرد. رسام افزود: دولت انگلستان برای اعمال سیاست‌های خود در قبال ایران نیازمند درک و شناخت درست از تحولات کشورمان بود و وظیفه من در سفارت انگلیس این بود که اطلاعات و اخبار را از طریق ارتباط با شخصیت‌های مرتبط جمع‌آوری و تحلیل کنم و آنها را در اختیار انگلیسی‌ها قرار دهم. این کارمند محلی سفارت انگلیس از افرادی همچون عطریانفر، سعید لیلاز و شمس‌الواعظین به عنوان برخی از مرتبطین مهم خود نام برد. رسام همچنین بیان کرد که از طریق "ماهر " مشاور موسوی در انتخابات با ستاد وی در ارتباط بوده است.(3)

نباید فراموش کرد که در پی تحولات سال‌های گذشته دولت‌های غربی به این باور رسیده‌اند که آنتی‌تز انقلاب اسلامی را باید در همین ساختار موجود سیاسی و از داخل تجدیدنظر‌طلبان مدعی انقلاب اسلامی جستجو کرد. این رویکرد که منافاتی با پذیرش و تعامل با "جمهوری اسلامی " ندارد قائل است که تهدید اصلی هویت این نظام که در رهبری و ولایت فقیه متبلور می‌شود، از "درون " بوده و هرگونه تهدید خارجی با هدف براندازی باید نقش مکمل و کاتالیزور را داشته باشد. لذا همراه کردن مستقیم یا غیرمستقیم پیش قراولان انقلاب و وابستگان و اطرفیان آنها، مدیریت فکری و رفتاری گروه‌ها و شخصیت‌های مرجع از هر صنفی، نفوذ جدی و مؤثر در نهادهای انقلاب به خصوص سپاه پاسداران و در یک کلام نفوذ نرم در پشتوانه‌های هویت و مشروعیت نظام اسلامی بیش از همیشه موضوعیت یافته‌اند. آنها همچنین معتقدند که با تمرکز بر مسایل اقتصادی و بحران کارآمدی و برجسته کردن فشارهای اقتصادی، نسبت به مسایل سیاسی کم‌توجهی کرده‌اند. به اعتقاد آنان هیچ تورمی موجب تظاهرات مردمی نمی‌شود، اما یک مطالبه سیاسی جدی موجب بروز چالش خواهد شد.(4)

ادامه دارد....
پی‌نوشت:
1. "متکی در جمع سفرای خارجی مقیم ایران "؛ خبرگزاری فارس، یکشنبه 31 خرداد 1388.
2. "کارمندان ایرانی سفارت انگلیس وادار به اقدامات خلاف قانون شده بودند "؛ روزنامه کیهان؛ سه‌شنبه 9 تیر 1388؛ ش 19399.
3. "پشت‌ پرده ارتباط "حسین رسام " با ستاد موسوی "؛ پایگاه اینترنتی شبکه ایران؛ 17 مرداد 1388؛ شماره خبر: 23261.
4. جمشیدی، محمد، "رویکردها و اقدامات مداخله‌جویانه غرب در انتخابات دهم ریاست‌ جمهوری ایران "؛ مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی؛ مرداد 1380؛ ش 9762.
منبع: کتاب شورش اشرافیت بر جمهوریت



:: بازدید از این مطلب : 215
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 12 / 10 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن وک

 

بازگشت‌خانم‌بازيگر‌به‌سيماي‌جمهوري‌اسلامي‌پس‌از‌تن‌نمايي‌در‌سينماي‌امريكا!

 

ميترا حجار بازيگري كه از حدود سه سال قبل از ايران خارج شده و در مقابل دوربين يكي از فيلم‌هاي سينماي امريكا و همچنين در جشنواره لس‌آنجلس با حالت نيمه عريان ظاهر شده بود، دوشنبه شب به‌عنوان نقش اول و كاركتر مثبت سريال "گمشده" بر روي آنتن شبكه يك سيما ظاهر شد.

 بازگشت مجدد اين بازيگر 34 ساله به سيماي جمهوري اسلامي در حالي است كه او دو سال قبل با بازی در فیلمی هاليوودي ساخته «گابریل اسکات» به نام "Stellina Blue" به سینمای آمریکا پیوست و به‌عنوان یکی از شخصیت‌های مکمل در آن ايفاي نقش کرد.
 
وي كه در اين فيلم سينمايي بدون پوشش متناسب با فرهنگ اسلامي و ايراني ظاهر  شده بود، در جشنواره لس‌انجلس نيز با ظاهر نيمه عريان مقابل دوربين‌ها آمد. (عكس فوق مربوط به اين فيلم سينمايي است اما رجانيوز از انتشار عكس‌هاي حجار در جشنواره لس‌آنجلس به‌دليل ظاهر زننده او معذور است.)
 
در عين حال، مشخص نيست چرا با وجود ناديده گرفتن اين خط قرمزها از سوي اين بازيگر، مسوولان صداوسيما به وي اجازه داده‌اند كه بار ديگر بدون كوچك‌ترين توضيح و عذرخواهي از مردم به‌عنوان يك بازيگر با كاراكتر مثبتي كه اتفاقاً از پوشش چادر استفاده مي‌كند، تصوير او ‌به روي آنتن پر مخاطب‌ترين شبكه سيما برود.
 
اين نوع رفتار مديران رسانه ملي كه نتيجه مستقيم آن قبح‌شكني در زمينه حجاب به‌عنوان يكي از ضروريات دين است، مي‌تواند به عادي شدن اين رفتارها و تكرار آن از سوي برخي بازيگران ديگر نيز منجر شود، به‌طوري كه آن‌ها مطمئن باشند، اين نوع رفتارها هيچ تأثيري بر آينده فعاليت‌شان در داخل كشور نخواهد داشت.
 
قسمت اول سريال "گمشده" كه ميترا حجار نقش اول آن را بازي مي‌كند، سه‌شنبه شب پخش شد. حجار نيز در اين سريال كه ضعف فيلمنامه و كارگرداني آن مشهود است، بازي ضعيفي ارائه داده است.

 

 

 

 

 

اعتراف حلقه مرتبط با رهنورد به هماهنگي با منافقين

 

 

به گزارش باشگاه خبرنگاران منابع مطلع از انتشار اسناد جديد در آينده نزديك در اين باره خبر مي دهند و درعين حال جزئيات برخي ارتباط گيري هاي عناصر مهم منافقين با زن و شوهر متوهم را فاش كردند.

به گزارش رسيده زهرا رهنورد قصد دارد بين 24 تا 48 ساعت آينده عازم خانه يك زن زنداني عامل فتنه شود و طبق برنامه ريزي از قبل طراحي شده قرار است در حين حضور در خانه اين فتنه گر يك گروه از زنان با عنوان مادران عزادار كه وابسته به رهنورد هم هستند به جمع اين خانه بپيوندند.

گزارش رسيده حاكي است اين مجموعه از زنان كه توسط شخص زهرا رهنورد گردهم آمده اند بين 25 تا 35 نفر مي باشند كه وظيفه دارند در محافل به سوژه سازي بپردازند و قصد دارند در حين حضور رهنورد در خانه اين فتنه گر زنداني يك جريان خبري به راه بياندازند.

جالب اينجاست كه هيچكدام از اين گردانندگان گروه فوق خود يا خانواده شان آسيب ديده فتنه سال گذشته نيستند.

در همين حال خبر مي رسد گروههاي مردمي از جمله خانواده هاي شهداي فتنه 88 و شهداي اقدامات تروريستي منافقين مترصد حضور در صحنه حضور اين گروه فتنه گر هستند.

خبرنگار باشگاه خبرنگاران همچنين كسب اطلاع كرد:4 نفر از اعضاي گروهي كه به سركردگي رهنورد نام مادران عزادار برخود نهاده اند طي روزهاي گذشته به علت ارتباط داشتن با اعضاي گروهك تروريستي منافقين هنگام سفر به آلمان جهت تماس با اين گروهك دستگير شدند.

طبق اعترافات اوليه اين افراد قصد داشتند در آلمان با رابط مهم منافقين ملاقات و دستورات لازم جهت ادامه فعاليت خود را دريافت كنند.

خبرهاي رسيده حاكي است بعد از انتخابات سال گذشته ارتباط زهرا رهنورد و ميرحسين موسوي با  ضدانقلاب و كشورهاي خارجي نمايان تر شده است و اطلاعات جديدي از اين ارتباط ها كه نشان رسوايي بزرگ اين زن و شوهر متوهم است بزودي منتشر خواهد شد.


 

 

 

 

احضار فتنه گران به تل آويو
ارگان رسمي وزارت خارجه رژيم صهيونيستي نيز ضمن ابراز نگراني شديد از سفر قريب الوقوع دکتر احمدي نژاد به لبنان پيشنهاد داد اعضا و سران گروه هاي ضد انقلاب به تل آويو رفته و در مرز با لبنان عليه جمهوري اسلامي شعار دهند.
کيهان نوشت: سايت اين وزارت که توسط عناصري چون منوشه امير مديريت مي شود، در مطلبي با امضاي جعلي «روزنامه نگار ميهن دوست» ادعاي طنز آلود «پرتاب سنگ از سوي احمدي نژاد هنگام سفر به جنوب لبنان» را تکرار مي کند و مي نويسد: البته سيدحسن نصرالله اين عمل را تقبيح نکرد و فقط گفت «احمدي نژاد مي تواند سنگ هاي بزرگ تري بيندازد» که اشاره اش به موشک ها بود. ارگان وزارت خارجه رژيم صهيونيستي اضافه مي کند: آيا احمدي نژاد فرياد «نه غزه نه لبنان» را نشنيد؟ حتي اگر احمدي نژاد سنگ هم نيندازد، همين که به کفرقانا و بنت جبيل برود نزديک مرز است و خدا مي داند که در کنار سيدحسن نصرالله مي خواهد چه بگويد و چه تحريکات و فتنه انگيزي هايي انجام دهد. شايد هم دولا شود، سنگي را بردارد و به اسرائيل بيندازد. توقع از دوستان اپوزيسيون در اسرائيل و اروپا و آمريکا اين است که جمع شوند و دسته جمعي به شمال اسرائيل بروند و در خط مرزي عليه جمهوري اسلامي شعار بدهند. من اطمينان دارم صدها نفر از مخالفان برون مرزي مي توانند به اسرائيل بروند و در اين کار شرکت کنند و سران اپوزيسيون هم مي توانند همزمان از راه دور و از طريق پرده هاي بزرگ تلويزيوني، پيام به اين تجمع بدهند.
يادآور مي شود پيش از اين عناصري نظير کديور، حسين درخشان، کاسپين ماکان و... (نامزد کلاهبردار ندا آقاسلطان) به صورت اعلام شده و نشده به تل آويو رفته اند. همچنين کارگردانان فتنه در جريان تظاهرات روز قدس سال گذشته- با حمايت آمريکا و رژيم صهيونيستي- تجمعي حاشيه اي برگزار کردند که در آن شعار نه غزه نه لبنان سر داده شد و همچنين روي اسلام «جمهوري اسلامي» خط کشيده شده بود.
کيهان پيشنهاد مي کند عناصري چون موسوي و کروبي و برخي ورشکسته هاي خارج نشين نظير بهاء ا... مهاجراني و کديور افندي و سازگارا و مخملباف و نوري زاده از دعوت رسمي وزارت خارجه رژيم کودک کش صهيونيستي جا نمانند و همان طور که مواضع اسلامي و انساني جمهوري اسلامي در دفاع از ملت فلسطين را «ماجراجويي» مي دانند و از اسرائيل حمايت مي کنند، با رساندن خود به تل آويو نيز، پيمان نوکري را با شيمون پرز و نتانياهو تازه کنند بالاخره هرچه باشد پرز آنها را پياده نظام خود در جنگ با جمهوري اسلامي مي داند و نتانياهو از آنها به عنوان سرمايه بزرگ اسرائيل ياد مي کند.

 

 

 

 

 

 من بسیجی آیت‌الله هستم نه آیت‌الله بسیجی

آیت‌الله نوری همدانی از آن متن خوشش آمد و آنرا از من گرفت و به بنده گفت که فقط یک جای آن ایراد داشت که شما به جای بسیجی آیت‌الله به بنده گفتید آیت‌الله بسیجی.

 حسین قدیانی با حضور در نشست "رسالت دانشجو " در دانشگاه تهران به سخنرانی پرداخت.

حسین قدیانی نویسنده کتاب "نُه ده " عصر دوشنبه در نشست "رسالت دانشجو " که با حضور دانشجویان جدیدالورود دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران از سوی بسیج دانشجویی این دانشکده در تالار شیخ انصاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد، اظهار داشت:‌ بسیجی بودن مقدم بر دانشجو بودن است.

وی اظهار داشت:‌ به بهانه کتاب «نه ده» به دیدار آیت‌الله نوری همدانی می‌رفتم در اتوبان به این فکر کردم که در هنگام دیدار آیت‌الله نوری همدانی چه سخنانی را به وی بگویم و به همین دلیل متنی را نوشتم.

قدیانی اضافه کرد:‌ آیت‌الله نوری همدانی از آن متن خوشش آمد و آنرا از من گرفت و به بنده گفت که فقط یک جای آن ایراد داشت که شما به جای بسیجی آیت‌الله به بنده گفتید آیت‌الله بسیجی.

این نویسنده با اشاره به چفیه انداختن رهبر معظم انقلاب اظهار داشت: این چفیه که امروز بر دوش آقا است نشان‌دهنده ایت است که آقا می‌خواهد بگوید من قبل از هر چیز بسیجی‌ام زیرا آقا مانند عده‌ای خواص بی‌بصیرت مناسبتی چفیه نمی‌اندازد.

وی تاکید کرد: این خواص بی‌بصیرت اگر در هفته دفاع مقدس سال بعد پوتین هم پایشان بکنند شاید یاد پوتین (نخست وزیر روسیه) بیفتید اما یاد علم‌الهدی و ... نخواهیم افتاد.
 

 

 

 

نظر رهبر انقلاب را "مو به مو اجرا می کنیم"

 عضو هيئت امنا و معاون پارلماني دانشگاه آزاد تأكيد كرد: نظر رهبر انقلاب درباره متوقف شدن وقف اموال دانشگاه آزاد را "مو به مو اجرا مي‌كنيم. "

كريم زارع عضو هيئت امنا و معاون پارلماني دانشگاه آزاد در گفت‌وگو با خبرگزاري فارس در خصوص اعلام نظر صريح رهبر انقلاب مبني بر "صحيح نبودن وقف اموال اين دانشگاه از نظر فقهي و حقوقي "، تأكيد كرد كه قطعاً دانشگاه آزاد نظر رهبر معظم انقلاب را مو به مو اجرا خواهد كرد.
 
وي همچنين با اشاره به فرمايش رهبر انقلاب مبني بر "بررسي مجدد بندهاي 5 و 10 مصوبه جديد شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مورد اساسنامه دانشگاه آزاد " افزود: اميدواريم نظر ايشان در اين باره نيز از سوي شوراي عالي انقلاب فرهنگي به اجرا دربيايد چرا كه اين كار قطعا براي كشور اميدبخش و براي ما خوشحال كننده خواهد بود.
 
دو هيئت فقهي و حقوقي كه از سوي رهبرمعظم انقلاب براي بررسي عميق و همه جانبه موضوع وقف اموال دانشگاه آزاد اسلامي تعيين شده بودند، نظر نهايي خود را مبني بر مغايرت فقهي و حقوقي وقف اين دانشگاه به محضر معظم‌له تسليم كردند و حضرت آيت الله خامنه اي نتيجه اين بررسي دقيق و مستند فقهي و حقوقي را به عنوان نظر قطعي و نهايي درباره وقف اموال دانشگاه مزبور به آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس هيئت موسس دانشگاه آزاد اسلامي و آقاي احمدي نژاد رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي ابلاغ فرمودند.


 

 

 

شکایت مصطفوی از کفاشیان و شریفی

 

رئیس پیشین فدراسیون فوتبال با تنظیم دادخواستی در دادسرای کارکنان دولت و دادستانی انتظامی قضات از علی کفاشیان و مجتبی شریفی به جهت نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی شکایت کرد.

اریوش مصطفوی که به تازگی بابت مطالبات مالی خود در دوره ریاست فدراسیون فوتبال از این فدراسیون شکایت کرده بود و دادگاه رای به محق بودن وی داده بود ، با تنظیم شکایت های جداگانه در دادگاه کارکنان دولت از علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال و دادستانی انتظامی قضات از مجتبی شریفی رئیس کمیته انتظامی شکایت کرد.

داریوش مصطفوی ضمن اعلام این خبر اظهار داشت: با توجه به مصاحبه های تلویزیونی ، رادیویی و نوشتاری علیه آقای کفاشیان به اتهام تهمت ، افترا ، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی در مورد پرونده اینجانب در مراجع ذی صلاح و مسائل دیگری که به هیچ وجه طرح آنها را به صلاح نمی بینم ولی در جلسات خصوصی آنها را عنوان خواهم کرد شکایتی را تسلیم مراجع قضایی کرده ام.

وی همچنین افزود: در شکایت دیگری از شخصی به نام شریفی به اتهام نشر اکاذیب ، تهمت و سوء استفاده از موقعیت شغلی و تهدید بنده از طریق رسانه ها و دخالت در اموری که مرتبط با وظایف ایشان نیست و نیز دخالت در احکام قطعی صادره از سوی دادگاه جمهوری اسلامی در دادستانی انتظامی قضات اعلام شکایت کرده ام.

رئیس پیشین فدراسیون فوتبال تصریح کرد: بنده در شکایت خود مصر هستم و تا پایان این شکایت خود را از طریق مراجع قضایی پیگیری خواهم کرد و همانطور که پس از 12 سال به حق قانونی خود در دریافت مطالبات مالی خود رسیدم در شکایت اخیر خود نیز احقاق حق خواهم کرد.

مصطفوی گفت: متاسفانه آقایان با جوسازی و هیاهوگری بدنبال زیرپا گذاشتن حق قانونی اهالی فوتبال هستند که اعتقاد دارم باید یک نفر مقابل این بی عدالتی ها بایستد و من این کار را خواهم کرد.


 

 

 

خاتمی ستادهایش را از موسوی پس گرفت

اصلاح طلبان شبکه هایی را که دراختیار میرحسین موسوی قرار داده بودند مجددا برای سید محمد خاتمی فعال کرده اند.

،پس از قطعی شدن جدایی جریان اصلاحات از فرقه سبز که منجر به فعال شدن بنیاد باران در قالب یک حزب شده،عناصر اصلی جریان اصلاحات ستادها و تشکل هایی را که در انتخابات دهم در اختیار موسوی قرار داده بودند به همکاری مجدد فراخوانده و به بازسازی دوباره تشکیلاتی آنها مشغولند. 

پویش دعوت از خاتمی،نسیم 88 از جمله گروههایی هستند که هم اکنون فعال بوده و در هفته یک بار جلسات شبانه ای را برگزار می کنند.
نکته قابل توجه این که عمده جلسات این گروهها در پارک ها برگزار می شود.گفته می شود دلیل این اقدام بالا بردن ضریب امنیتی بوده است!
 


 



:: بازدید از این مطلب : 178
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : 21 / 7 / 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ن وک

 

"در مسیر زاینده‌رود"؛ از لهجه زلال تا منشور اخلاق

 مجموعه‌های ویژه ماه رمضان کم کم به قسمت‌های حساس خود نزدیک می‌شوند و همزمان با کشمکش داستان و درگیری‌‌های اخلاقی شخصیت‌ها، حواشی و انتقادات نیز به نقطه اوج نزدیک می‌شوند.

سریال "در مسیر زاینده‌رود" به کارگردانی حسن فتحی که قرار بود با استفاده از معماری، بناهای زیبا و لهجه شیرین اصفهانی تصویری دلنشین و تماشاگرپسند از این فرهنگ اصیل ایرانی ترسیم کند، یکی از سریال‌های مناسبتی ماه مبارک است که پخش آن در روزهای اخیر خبرساز شده است.

هفته گذشته موجی از اعتراضات مردم اصفهان دامن تازه‌ترین ساخته حسن فتحی را گرفت و اهالی این شهر نسبت به استفاده نادرست از لهجه شیرین اصفهانی انتقاد کردند و در ادامه مسئولان این شهر خواستار عذرخواهی عوامل تولید "در مسیر زاینده‌رود" شدند.

هر چند متولیان این مجموعه تلویزیونی با استمداد از مهرداد ضیایی به عنوان مشاور لهجه و تمرینات دورخوانی تلاش کردند بازیگرانی که اصلیت اصفهانی ندارند لهجه‌ها را خوب اداد کنند اما لهجه بازیگران چندان شبیه نمونه‌های واقعی در نیامد و اهالی این شهر نتوانستند این ناپختگی را تحمل کرده و دست به اعتراض زدند.

 

حسن فتحی از مردم اصفهان رسما عذرخواهی کرد

پس از عذرخواهی هفته گذشته تهیه‌کننده این سریال، سخنگوی شورای اسلامی شهر صبح امروز در جلسه علنی شورای اسلامی شهر اصفهان اعلام کرد که کارگردان سریال "در مسیر زاینده‌رود" درخواست کرده در یک نشست، رسما عذرخواهی وی را به مردم شهر اصفهان اطلاع دهد و حداقل سه برنامه تلویزیونی در شأن شهر اصفهان داشته باشد.

ابوالفضل قربانی همچنین اعلام کرده که سازندگان این سریال قول مساعد دادند که تا آنجایی که ممکن است همه اشکلات را در قسمت‌های باقی‌مانده سریال برطرف کنند.

 

سعه صدر ساکنان اصفهان در واکنش به رویکرد جدی کارگردان

هر چند در این میان برخی معتقدند که این کارگردان برای باورپذیر بودن بازی‌های سریال‌اش با توجه به محدودیت زمانی نهایت دقت و تلاش را داشته و از خصوصیات بومی اصفهان و ویژگی رفتاری مردم میزبان استفاده مثبت داشته است و ساکنان شهرهای مختلف باید در مواجه با یک سریال تلویزیونی که در سراسر کشور پخش می‌شود نسبت به لهجه و سایر مشخصه‌های رفتار خود از سعه صدر بیشتری برخوردار باشند بخصوص زمانی که رویکرد کارگردان کاملا جدی و دقیق است.

 

"در مسیر زاینده رود" برای انتقال حس و حال شهر سیر قابل قبولی طی کرده‌است

حسین پاکدل که خود از هنرمندان اصفهانی است، درباره لهجه‌های اصفهانی در سریال حسن فتحی معتقد است که این سریال برای انتقال حس و حال شهر و دیارش سیرِ قابل قبولی را طی کرده است.

 

وی در یادداشتی با عنوان "با لهجه‌ای زلال در مسیر زاینده‌رود" آورده است: با نگاهی حتی گذرا به همین چند قسمت سریال «در مسیر زاینده رود» به نویسندگی علیرضا نادری و کارگردانی در خور توجه حسن فتحی، در فرصتی اندک، چیزی نزدیک به کارِ نشد و ناممکن صورت گرفته است. همراهی انبوهی از بازیگران محلی در کنار چند چهره توانا، مطرح و شناخته شده غیر بومی و بهره برداری درست و هوشمندانه از لهجه‌ی زیبای اصفهانی برای پیشبرد قصه، فوق‌العاده جذاب و باور پذیر است. ممکن است کسانی که آشنا هستند با آن لهجه و یا بدان سخن می‌گویند در مواردی متوجه لقی‌هایی جزئی در بیان پاره‌ای بازیگران شوند، ولی عموماً مخاطب انبوه و سراسری، ابداً متوجه این ریزه‌کاری‌ها نخواهند شد.

 

"در مسیر زاینده رود" قطعا روی قشر فوتبالیست تاثیر می‌گذارد

 

اما فارغ از حواشی و اعتراضات مربوطه، یکی از نکات جالب توجه محتوای سریال و پرداختن به  مسئله فوتبال ناپاک و حواشی این ورزش جنجالی است که می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد.

 

دبیر ستاد منشور اخلاقی فدراسیون فوتبال به تازگی در گفت‌وگویی از اثرگذاری این سریال بر قشر فوتبالیست‌ها گفته و این‌که چقدر جای خالی سریال‌هایی نظیر "در مسیر زاینده رود" در رسانه ملی احساس می‌شد.

 

حجت‌الاسلام علیرضا علیپور درباره پرداختن مجموعه تلویزیونی "درمسیر زاینده رود" به مباحث اخلاقی ورزشکاران نظیر بازیکنان عنوان کرده است: ساخت چنین سریال‌هایی قطعا کار خوبی است. چون ورزشکاران جزء قشرهای الگوساز در جامعه و حلقه‌های تاثیرگذار به خصوص در رده سنی جامعه هدف یعنی جوانان و نوجوانان و حتی بزرگسالان هستند و به نظرم رفتار اجتماعی آنها دستمایه خوبی برای ساخت آثار نمایشی است.

 

وی در عین حال یادآور شده که ساخت این آثار نمایشی نیاز به فکر دارد و باید نرم‌افزاری باشد و تصنعی نباشد.

 

دبیر ستاد منشور اخلاقی با بیان این که ساخت مجموعه‌هایی نظیر «در مسیر زاینده رود» قطعا روی قشر فوتبالیست تأثیر می‌گذارد و در این باره شک نکنید، به فارس گفته است: جای خالی چنین سریال‌هایی احساس می‌شد و بیشتر باید به این مسائل توجه شود. البته همان طور که گفتم باید واقع‌بینانه و نرم باشد و خیلی مصنوعی و تصنعی نباشد که غیرقابل باور به نظر برسد

 

وی تاکید کرده که باید بسیار دقیق و جامع به این مسائل پرداخت تا نکته‌ای از قلم نیافتد و یا غیر واقعی به آن پرداخت نشود

 

 

حقیقتی که حسن فتحی آن را به تصویر کشید
اعترافات واقعی یک دلال از زبان بازیگر سریال "در مسیر زاینده رود"!

گروه ورزشي: حسن فتحی با ساخت سریال مناسبتی "در مسیر زاینده رود" که هر شب در ایام ماه مبارک رمضان از طریق امواج شبکه یک سیما روی آنتن می‌رود، بار دیگر با پرداختن به واقعیت‌های موجود جامعه اشاره‌ای صریح به موضوع دلالی در حوزه ورزش به ویژه رشته فوتبال داشت تا شاید دستگاه‌های امنیتی و قضایی با جدیت بیشتری پرونده این افراد در عرصه ورزش را دنبال کنند.

کارگردان سریال "در مسیر زاینده رود" که از مدت‌ها پیش روی این موضوع ریز شده بود، با انتخاب "هومن برق‌نورد" به عنوان دلال "مهران سارنگ" تلاش کرده اتفاقاتی را که در جامعه فوتبال ما از سوی چنین افرادی روی می‌دهد، به تصویر بکشد تا خانواده‌های جوانانی که علاقه به حضور فرزندانش در عرصه‌های ورزشی دارند از نیت چنین افرادی که متاسفانه امروز در جامعه ما تعدادشان کم نیست، خبردار شوند و تن به خواسته‌های غیر منطقی و عرفی آنها ندهند.

شب گذشته در یکی از دیالوگ‌های "هومن برق نورد" مسائلی مطرح شد که مشخص است با آگاهی کامل و شناخت از فضای فوتبال ایران تهیه شده است، دلال مذکور که تلاش داشت ماهیت ذاتی خود را از دید مادر فوتبالیست معروف پنهان کند، با سخنان درشت به دنبال ظاهر فریبی بود اما زمانی که قرار به ارائه اطلاعات کارشناسی شد، این واقعیت برملا شد که فرد مذکور تخصص اولیه‌اش در جابجا کردن روده گوسفند است و به دلیل ورشکستگی در این حرفه ترجیح داده وارد فضای واسطه گری فوتبال شود چرا که این کار برای او درآمد هنگفتی در برخواهد داشت. وی با کنایه‌ای تند خطاب به مادر فوتبالیست معروف گفت: «خبرنگاران به دنبال نابودی من هستند اما به دلیل ارتباط خوبی که با مدیران باشگاه‌ها دارم این تلاش آنها هرگز به نتیجه نرسید!»

پخش چنین تصاویری از رسانه‌ملی در قالب سریالی اجتماعی نشان دهنده این واقعیت است که افرادی نظیر گرکانی در فوتبال ایران به دلیل غفلت برخی مدیران فوتبال و بی توجهی سیستم‌های امنیتی و نظارتی موفق شدند با سوء استفاده از بودجه‌های دولتی رشد کنند و به قدری بزرگ شوند که کسی توانایی مقابله با آنها را نداشته باشد.

دیالوگ‌های بازیگر نقش گرکانی در سریال "در مسیر زاینده رود" تلنگری به مسوولان ورزش کشور است که دلالان و واسطه‌های فعال در این حوزه به قدری قدرت گرفته‌اند که می‌توانند نام بازیکنان مورد نظر خود را در لیست تیم ملی فوتبال کشور هم قرار دهند تا بتوانند از کنار این ماجرا به حد قابل توجهی سودجویی کنند، اعترافات طنزگونه" هومن برق‌نورد" شاید برای لحظاتی خنده را به چهره ایرانیان عاشق فوتبال هدیه کند اما این لبخند برای مسوولان ورزش ایران تلخ تر از هر گریه‌ای است، چرا که واقعیت فوتبال ایران و آنچه زیر پوست فوتبال این کشور می‌گذرد همین مسائلی است که هر شب مردم  آن را در سریال "در مسیر زاینده رود" می‌بینند.

بدون تردید بی‌توجهی به این مقوله و آزادگذاشتن افرادی نظیر گرکانی در فضای واقعی جامعه بدون تردید پیامد شیرینی برای فوتبال ایران در برنخواهد داشت بلکه سرعت فوتبال ایران به سمت قهقرا و نابودی و فساد بیشتر از پیش می‌شود.
 


 

خواهر مرد عبا شکلاتی هم به میدان آمد

فاطمه خاتمي خواهر محمد خاتمي كه يكي از سران فتنه بشمار ميرود، جلسات سياسي و سخنراني خود عليه نظام را تحت پوشش شرح دعاي مكارم الاخلاق در اردكان شروع كرده است.

با عنايت به گزارشات مردمي و نگراني خواهران مومن محله جنت آباد اردكان از حضور فاطمه خاتمي در تكيه اعظم ميدان هفت حوض ، شنيده ها حاكيست وي باسن قريب به 75 سال و عدم سواد قابل توجه علمي و ديني ، علي الظاهر به تفسير و شرح دعاي مكارم الاخلاق مي پردازد وليكن  به نظام و رهبري و نيروهاي امنيتي تاخته و از جريان فتنه سبز و زندانيان سياسي بشدت دفاع ميكند.
وي مانند يك بلندگوي داخلي جريان منافقين و شبكه هاي ضد انقلابي voa و bbc و صداي امريكا، در فضاي اين تكيه حسيني ، بشدت از عملكرد نظام در برخورد با جريان ضد اسلامي انقلابي فتنه سبز انتقاد كرده و و نظام شاهنشاهي را با نظام مقدس جمهوري اسلامي مقايسه كرده است.
پرداختن به آويزه هاي نخ نما شده همچون گراني هاي كمر شكن و سياهنمايي عليه خدمات دولت مكتبي احمدي نژاد از ديگر سخنان وي ميباشد.
وي در جايي ديگر از سخنان خود به دستگيري و بازداشت بيشمار و فله اي  فرزندان انقلاب و امام و ياران برادر خود و ميرحسين موسوي اشاره كرده و از قوه قضاييه و نيروهاي فداكار و مخلص انتظامي و امنيتي بشدت انتقاد و آنان را محصول والدين بي نماز و لا ابلي دانسته است.
لازم به ذكر هست ، هيات امناء و دست اندركاران تكيه اعظم ميدان هفت حوض ، سابقه خوب انقلابي ندارند و مدتهاست كه اين تكيه در عوض پرداختن به كارهاي فرهنگي و عبادي و مذهبي به پاتوق ضدانقلاب اردكان و هجمه و تئوري پردازي جهت سركوب انقلابيون اردكان تبديل شده است و درصورت عدم پيگيري و تعطيلي جلسات فتنه در اين محل ، به ذكر نام و سوابق دست اندركاران اين هيات خواهيم پرداخت.
در انتخابات سال 84 هم فاطمه خاتمي بارها از تريبون مساجد گفته بود كه حضرت ابوالفضل را در خواب ديده كه گفته به پسرم دكتر مصطفي معين راي بدهيد. البته گافهاي مضحك  زياد وي در بين عوام و خواص اردكان شهرت دارد  و مردم اين شهر  رفتار  وي را به جهت بيسوادي و مضحك بودن به  كروبي تشبيه ميكنند.
يادآور ميشويم كه گروهكهاي الحادي و التقاطي و ضدانقلاب هم با تفسير غلط قرآن و ادعيه به تاخت و تاز و حمله عليه نظام مقدس و امام و رهبري مي پرداختند ، به حدي كه از دل انها گروهكهاي تروريستي مثل فرقان و مجاهدين خلق و.... بيرون آمد.
 

 

 

هاشمی رفسنجانی: نخست‌وزیری مجدد موسوی تحمیلی بود

گرچه عدم تمایل آیت الله خامنه ای به انتخاب مجدد موسوی واضح بود اما به هر حال به خاطر کارشکنی ها و بدعت هایی که جناح چپ موجود در سه قوه انجام دادند (از جمله نامه به امام و یا گفتن این نکته به امام که در صورت رفتن موسوی، جبهه ها از نظر روحی تضعیف می شوند) آیت الله خامنه ای پس از فراز و نشیب های فراوان مجبور شدند تا به خاطر مصلحت نظام و در راستای تبعیت از ولی فقیه، با اکراه تمام مجدداً میرحسین موسوی را جهت نخست وزیری به مجلس معرفی نمایند.

 

در قسمت های اول و دوم و سوم این مقاله، مروری داشتیم بر حضور عناصر مختلف در ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری چهارم و سپس شرحی اجمالی از متن و حواشی رد صلاحیت اعضای نهضت آزادی ارائه کردیم. سپس به بحث عدم تمایل آیت الله خامنه ای به کاندیداتوری (به دلیل عدم میل به همکاری مجدد با موسوی) اشاره کردیم و سپس ضمن ذکر پاره ای از انتقادات جدی کاندیداها به دولت موسوی، نمونه هایی از تلاش های رسانه ای یاران وی برای توجیه عملکرد او و ضمناً تحت فشار گذاشتن رئیس جمهور جدید برای انتخاب مجدد او به نخست وزیری را نقل نمودیم و تا آنجا رسیدیم که آیت الله خامنه ای پس از انتخاب شدن، سفری به مشهد مقدس داشتند. در این قسمت، ماجرا را تا انتها می خوانید:

آیت الله خامنه ای: نخست وزیری برمی گزینم که حجت شرعی بر من تمام باشد
آیت الله خامنه ای در سفر خود به مشهد، طی سخنانی مهم، سرنخ هایی از پشت پرده ماجرا ها ارائه دادند. در بخشی از این بیانات آمده بود: «دو وظیفه تعیین نخست وزیر و وزیران و نظارت برکار دستگاه های اداری و دولتی کشور از بزرگترین وظایف رئیس جمهور است. رئیس جمهور اگر دید یک نخست وزیر و وزرا و حتی مدیران، کارشان مناسب نیست، از لحاظ قانونی نمی تواند بر دارد. لذا در آغاز کار رئیس جمهور موظف است با دقت با ملاحظه همه جوانب ببیند چه کسانی را در راس امور خواهد گماشت. ... من برای این کار باید حداکثر دقت را بکنم تا حجت شرعی را برای خودم و استدلال الهی را که در مقابل خدا بشود جواب داد، برای خودم تأمین کنم. من با تجربه ای که در این چهارسال دارم که تجربه گرانبها و ارزنده ای است و همه جور افرادی را در این چهارسال و قبل از این چهار سال در رأس مسئولیت های مختلف مشاهده کرده ام، آدم هایی که دیدها و روش های مختلف داشته اند، بعضی ها خودرأی بودند، بعضی ها متکی بر افکار دیگران بودند، بعضی ها از لحاظ تعبد فوق العاده با دقت بودند. همه جور فکر و سلیقه ای را از اول انقلاب تا به حال دیده ام. من از این تجربه باید استفاده کنم و با دقت و ملاحظه جوانب کار انتخاب کنم. و من می توانم اینجا در کنار آستان علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) و در حضور شما ملت که یک اسطوره و نمونه ای از ملت ایران هستید، با کمال قاطعیت بگویم که در این انتخاب بزرگ و در این کار حساس و در این انجام بزرگترین تکالیف رئیس جمهور آنچنان عمل خواهم کرد که حجت شرعی برای من تمام باشد.» (روزنامه جمهوری اسلامی9/6/64)

امام خمینی: آیت الله خامنه ای فردی شریف، صادق، متعهد و روشن بین است
چندی بعد نیز، در سالروز عید سعید غدیرخم، مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری در جماران برگزارشد. امام خمینی (رضوان الله علیه) در بخشی از این حکم آورده بودند: «بحمد اللَّه تعالى با تأییدات خداوند متعال-جلّ و علا- و دعاى خیر حضرت ولى اللَّه الاعظم -روحى لمقدمه الفداء- چهار سال ریاست جمهورى اسلام با خیر و سلامت و قدرت و عظمت سپرى شد و ... ملت متعهد، با عزمى والا و قدمى ثابت، از پیر نود ساله تا نوجوان تازه بالغ، براى چهارمین بار براى تعیین سرنوشت خویش به سوى صندوق هاى رأى هجوم آورد و یاوه گویان و خیالبافان را بر خود لرزاند و فردى شریف از سلاله پیامبران را براى خدمت به اسلام و ایران و مسلمانان و ملت برگزید و این مسئولیت سنگین را بر عهده کسى گذاشت که چهار سال در این مقام، صادقانه و با تعهد و روشن‏بینى به ملت و اسلام و ایران خدمت نمود؛ و این، پس از خدماتى بود که قبل و بعد از انقلاب انجام داده بود؛ "جَزاهُ اللَّهُ خَیراً".
رئیس جمهور محترم باید توجه داشته باشند که در پیشگاه مقدس حق- جلّ و علا- واقع است و آنچه بر او از خطرات قلبى  و تمایلات سرّى تا اعمال مُعلن [آشکار] و مخفى مى‏گذرد، در حضور حق است و چیزى را نتوان از او- جلّ و علا- پنهان کرد، هر چند از خلق خدا پنهان باشد. و باید توجه نمایند که در مقامى هستند که یک جمله او گاهى مؤمنى را ساقط کرده و متعهدى را از بین مى‏برد، و یا غیر صالحى را به مقامى که شایسته آن نیست مى‏رساند؛ گاهى یک سخنرانى او، جمهورى اسلامى و کشور را نور مى‏بخشد و گاهى بعکس. مقام خطیر است و خطر بزرگ، به خدا باید پناه برد و از او استمداد کرد. همه دست‏اندرکاران- بویژه رئیس جمهور- باید از چاپلوسان دغلباز و زبان بازان حیله‏گر بر حذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقه‏دار که تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است، انتخاب کنند. بسا که منحرفان و منافقان، خود را با ظاهرى آراسته به تقوا جا بزنند و با دست ما به اسلام و کشور اسلامى صدمه زنند.» (صحیفه امام، جلد19، صفحه369)

انتقاد آیت الله خامنه ای از دولت موسوی در مراسم تنفیذ
پس از قرائت حکم، رئیس جمهور به سخنرانی پرداخت. آقای هاشمی رفسنجانی درباره آن روز می نویسد:«آیت الله خامنه ای در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملکرد دولت با کنایه یاد کردند.» (امید و دلواپسی، کارنامه و خاطرات سال1364هاشمی رفسنجانی، صفحه240)
در بخشی از سخنان آیت الله خامنه ای آمده بود: «ریشه مشکلات امروز ما وابستگی اقتصادی به خارج از این مرزها ومنحصر بودن درآمد ما به درآمد حاصل از نفت است. فقدان یک برنامه همه جانبه اقتصادی و گرایش به دولت سالاری یکی دیگر از مشکلات ماست که نتایج این مشکلات را در کاهش رشد اقتصادی و گاهی در رشد منفی اقتصادی مشاهده می کنیم. باید در زمینه اقتصادی برنامه ریزی مستقل از نفت انجام بگیرد. گرایش به افزایش تولید داخلی به وجود آید و شدت پیدا کند و استفاده از سرمایه ابتکار و مدیریت و همکاری مردم جدی گرفته شود.» (همانجا)

تأکید مجدد بر حق رئیس جمهور در انتخاب نخست وزیر
آیت الله خامنه ای که همه شمشیرهای جناح چپ را برای اجبارشان در معرفی مجدد موسوی از رو بسته می دیدند، در مراسم تحلیف در مجلس شورای اسلامی نیز مجدداً بر اختیارات رئیس جمهور در این امر تأکید کرده و گفتند: «این سوگند یک سوگند شرعی است و یک سوگند جدّی است و صرف تشریفات نیست. خود قانون اساسی ابزارهای لازم برای عمل به این سوگند را مشخص کرده که اگر آن ابزارها باشند، عمل به این سوگند امکان پذیر است و الّا نه. و مهم ترین آن ابزارها چیزی است که در اصل 124 و 133 [اصول مربوط به تعیین نخست وزیر و وزرا توسط رئیس جمهور] ذکر شده است. در صورتی که رئیس‌جمهور این ابزارها را در اختیار داشته باشد، خواهد توانست به این سوگند عمل کند وگرنه این سوگند، حکم فقهی‌اش برای فقها روشن است.... من یک طلبه کوچک و یکی از شاگردان امام عزیز و بزرگوار هستم و هیچ ادعایی ندارم. اما با این ابزارها می توانم و این قدرت را دارم که این مسئولیت را انجام دهم.» (روزنامه کیهان18/7/64)

آقای هاشمی: موسوی به آیت الله خامنه ای تحمیل شد
گرچه عدم تمایل آیت الله خامنه ای به انتخاب مجدد موسوی واضح بود اما به هر حال به خاطر کارشکنی ها و بدعت هایی که جناح چپ موجود در سه قوه انجام دادند (از جمله نامه به امام و یا گفتن این نکته به امام که در صورت رفتن موسوی، جبهه ها از نظر روحی تضعیف می شوند) آیت الله خامنه ای پس از فراز و نشیب های فراوان مجبور شدند تا به خاطر مصلحت نظام و در راستای تبعیت از ولی فقیه، با اکراه تمام مجدداً میرحسین موسوی را جهت نخست وزیری به مجلس معرفی نمایند.
چگونگی و روند این امر (که در دل خود ماجراهایی نظیر 99 نفر را آفرید) خود مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد و به امید خدا در آینده به صورت جداگانه و مفصّل به آن خواهیم پرداخت.
اما به عنوان خاتمه، می توان برخی از علل این معرفی را خلاصه وار، در مصاحبه آقای هاشمی رفسنجانی با روزنامه کیهان ملاحظه است:
«س:آیت الله خامنه ای در دوره دوم ریاست جمهوری شان نمی خواستند آقای موسوی را مطرح کنند تا این مشکل از ریشه حل شود. این را توضیح بفرمایید.
ج: همین طور است. ایشان او را قبول نداشتند و خیلی صریح هم می گفتند که قبول ندارم. ... این بحث مفصل است. ایشان می دیدند که توافق ندارند. تقریباً بر ایشان تحمیل شد.
س: یعنی حمایت حضرت امام از آقای موسوی باعث چنین کاری شد؟
ج: امام هم روی ملاحظاتی می گفتند آقای موسوی باشد.
س: ملاحظات حضرت امام را بفرمایید.
ج: از داخل مجلس جمع زیادی نامه می نوشتند و در بیرون هم این گونه منعکس می کردند. حتی افرادی از جبهه نامه نوشتند که جبهه آسیب می بیند. دوستانی که بعداً مجمع روحانیون شدند، در اطراف امام بودند. عوامل زیادی دست اندرکار بود. آیت الله خامنه ای هم تسلیم امام بودند و اگر امام نظر صریحی می دادند، ایشان تکلیفی برای خودشان قائل نبودند و می پذیرفتند. در این قضیه هم همینطور شد و پذیرفتند. البته بهتر است این گونه مسائل را از خود آقایان بپرسید. من مایل نیستم در چنین مواردی وارد شوم.» (بی پرده با هاشمی رفسنجانی،صفحه111)
و این چنین، فصلی دیگر رقم خورد از کتاب سرگذشت عده ای که ولایت فقیه را فقط تا وقتی می خواستند که برآورنده تمایلات آنان باشد و همچنین برگ درخشان دیگری افزوده شد بر کتاب عمل کسانی که گرچه تحت تهمت «عدم پیروی از ولایت فقیه» بودند، ولی به یک اشاره ولی امر، تمام تمایلات خود را زیر پا گذاشتند و به فرامین ولی گردن نهادند. آری، به درستی که «تاریخ روشنگر نسل های آینده است.» (صحیفه امام، جلد 3، صفحه 434)

  
 

راه دبي نزديك تر است يا اروپا؟

خاندان هاشمي با خريد خانه هايي در دبي به راحتي فاصله نه چندان زياد دبي تا تهران را هر چند روز يك بار طي كرده و با مهدي هاشمي ملاقات مي كنند.

خروج يك باره مهدي هاشمي از كشور كه هم زمان با افشاي دخالت هاي وي در قضاياي پس از انتخابات انجام شد، هر چند از سوي وي و نزديكانش در جهت تكميل تحصيلات عنوان شد اما صدور حكم قانوني براي بازداشت مهدي هاشمي اين داستان را وارد ابعاد تازه تري كرد. به گونه اي كه با ترس مهدي هاشمي از ورود به كشور، خاندان هاشمي در سايه سكوت خبري همواره در آمد و شد ميان ديدار با مهدي و تدارك مقدمات خروج از كشور و اقامت در كشورهاي خارجي هستند.

با ملاقات همسر و فرزندان مهدي هاشمي با وي در خارج از كشور رويه قرارهاي خانوادگي با فرزند فراري رئيس مجمع تشخيص مصلحت اين روزها اكثرا در دبي انجام مي شود. مهدي هاشمي كه پيش از اين ديدارهاي خود را در كشورهاي عربي و اروپايي انجام مي داد چند ماهي است كه بيشتر به دبي سفركرده و راه نزديكتري براي ديدار با خانواده اش فراهم كرده است.

در همين زمينه، در ماه آغازين تابستان 89 عفت مرعشی همسر آقای هاشمی رفسنجانی و فاطمه هاشمی دخترش برای ملاقات با مهدی هاشمی به دوبی سفر کردند. اين سفر در حالي انجام شد كه سارا لاهوتی دختر فاطمه هاشمی و عماد هاشمی فرزند محسن هاشمی نيز به همراه نفیسه اشراقی و فرزندش زهرا هم در دبي به سر مي بردند.
اين ديدارهاي خانوادگي جداي ديدارهايي است كه مهدي با برخي سياسيون اصلاح طلب مانند محمدرضا خاتمي در اروپا انجام داده است.

بنا بر اين گزارش، با توجه به استنكاف مهدي هاشمي از تن دادن به دستور مقام قضايي در بازگشت به ايران و توضيح در زمينه اتهامات وارده خاندان هاشمي با خريد خانه هايي در دبي به راحتي فاصله نه چندان زياد دبي تا تهران را هر چند روز يك بار طي كرده و با مهدي هاشمي ملاقات مي كنند.

در همين رابطه شنيده ها حاكي از آنستكه عماد هاشمي به همراه نفيسه اشراقي و دخترش پس از ديدار با مهدي هاشمي و گشت و گذار چند هفته اي در امارات و اروپا روز چهارشنبه هفته گذشته به كشور بازگشتند. اين در حالي است كه فرزند فائزه هاشمي نيز از متهمان وقايع پس از انتخابات بود قصد خروج از كشور به سمت انگليس و در مجاورت دائي خود مهدي هاشمي را دارد.



 

 

خاک برسرما که ازسيدحسن دفاع کرديم
حضور سيدحسن خميني در ديدار چهره هاي سياسي با رهبرمعظم انقلاب و خوش و بش وي با رئيس جمهور باعث خشم در حد انفجار رسانه هاي ضدانقلاب شد. وي اخيراً افطارخانه عبداله نوري را به خاطر حضور وابستگان به گروهک هاي ضدانقلاب ترک کرده بود.

  به دنبال حضور سيدحسن خميني در ميان ديدارکنندگان با رهبري و صميميت وي با رئيس جمهور، انبوه رسانه هاي ضد انقلاب که تا پيش از اين به دروغ از سيدحسن تمجيد مي کردند، زبان به عقده گشايي و فحاشي عليه وي کردند.
سايت صهيونيستي بالاترين که سال گذشته در اوج فتنه و به خاطر نشستن سيدحسن با سران فتنه در يک مجلس عروسي، به وي تبريک گفته و از او خواسته بود تا از پدر و پدربزرگ خود (مرحوم حاج سيداحمدآقا و حضرت امام رضوان الله تعالي عليهما) هم برائت بجويد، اين بار نوشت: آخوند خوب آخوند مرده است.
اين سايت صهيونيستي در مطلب ديگري که بالاترين امتياز (394 امتياز) را آورده، خطاب به سيدحسن نوشت: خاک بر سر من الدنگ احمق که در دفاع از تو چند خط نوشتم. به به اينجا رو با «آقا» عکس دو نفره مي گيري؟ خاک بر سر من احمق! تو برو به مهماني ما هم اينجا ]خارج از کشور[ در به در!
يکي ديگر از کاربران ضد انقلاب تصريح کرد «ما از خود خميني چه خيري ديديم که از نوه اش ببينيم». و بابک داد، کاتب فراري خاتمي در دولت اصلاحات که چندماه پيش از شجاع الدين شفا سلطنت طلب هتاک تمجيد کرده بود، نوشت: عکسهايت دردآور بود. راستش دردم آمد. چي مي شد مي ماندي و همان تسبيحت را مي چرخاندي؟ اجبار که نداشتي. آن وقت ما هنرمندها و ورزشکارها را به خاطر اين ديدارها به نقد مي کشيم.
يک کاربر بالاترين زير اين نوشته در کامنتي تصريح کرد: آقاي داد آيا بايد ايشان کار ديگري مي کرد؟ از ايشان توقع چيز ديگري داريد؟ صادق باشيم. مگر نامه پدر او ]سيداحمد خميني[ به آيت اله منتظري را نخوانده ايد؟ آيا سيدحسن اجازه مي دهد از پدرش انتقاد شود؟ آقاي داد اميدوارم به من نگوييد که سياست نمي داني و بايد گام به گام پيش برويم. ما بايد صداقت داشته باشيم... آخوند جماعت سر و ته يک کرباسند.
سايت صهيونيستي در مطلب ديگري تصريح مي کند که سيدحسن خميني از اول هم با جنبش سبز نبوده که حالا کسي بخواهد از او گله بکند: خدا وکيلي جوگيرتر از ما خودمونيم. يه روز عاشقيم يه روز فارغ. يه روز بابايي رو تا عرش مي بريم بالا، فرداش با کله مي کوبونيم زمين. بنده خدايي که از اول هم به طور مستقيم نگفته عضو جنبش سبزه، رفته به ضيافت که اون طرفي ها بودن. جرم کرده؟ مگه خودش اومده بود گفته بود که من رهرو جنبش سبزم که حالا بهش اين طوري فحش ميدين؟ حالا جالب اينه که توي اون ضيافته هاشمي هم بوده اما کسي به او پيله نميکنه که چرا رفتي. در صورتي که موضع آقا حسن خميني در قبال جنبش سبز درست مثل هاشميه. آخه هيچ فکر کردين اصلا اين آقا کيه که بايد بعد از رهبري بيشترين تعداد عکس رو ازش توي اون مراسم گرفته باشن؟ من فکر ميکنم دقيقاً نظر عکاس همين بوده که ما اين چيزا رو ببينيم و بهش فحش و بد و بيراه بديم. خلاصه اينکه اون نه رهبر جنبش سبزه و نه همراهش.
اما اين حرف ها باعث التيام سوختگي نسبتاً شديد کاربران ضد انقلاب -وعمدتاً خارج نشين- بالاترين نشد چنان که يکي از آنها در پاسخ به اين توجيهات نوشت: ماله کشي موقوف! اين ماله کشيهاي ما تا به کجا ادامه دارد؟ اگر افتخاري به ديدار احمدي نژاد برود، ميگوييم که دست بزرگ فتنه ميخواهد بين ما تفرقه بياندازد، ما که از نيت او باخبر نبوده ايم!! اگر هنرمندان کشور به ديدار رهبر بروند، ميگوييم مجبورشان کرده اند و چاره اي نداشته اند! اگر پروانه معصومي چادر بر سر فکند و با افتخار بگويد که من با تب سي و نه درجه به حضور رهبر رسيده ام، باز هم ميگوييم که حالا يه چيزي گفته! عجب جماعت خوش خيالي هستيم ما! براي کارهاي ناشايست هر کسي بالاخره توجيهي داريم! حالا که نوبت به حسن خميني و رفسنجاني رسيد واويلا! ديگر دست بزرگ فتنه رسماً از آستين درآمده و قصد نابودي جنبش سبز را کرده است! مهماني اش مال آنها و ماله کشي اش مال ما آدمهاي زودانگار و زودباور! اين چه ويروسي است که وارد ذهن و جان ما کرده اند؟ تا حرف از حسن خميني مي شود، همه خفه شوند و نگويند که با وجود اينهمه تنش و مشکلات به وجود آمده اخير، شرکت در ضيافت افطار در بيت رهبري ديگر چه صيغه اي است؟ تا حرف از رفسنجاني و کارهايش مي شود، داد همه درمي آيد که اي بابا الان چه وقت گفتن اين حرفهاست؟ رفسنجاني وزنه سنگيني است که همه کار ازش برمياد! تا حرفي از خرابکاري هايش پيش آيد فرياد واويلا و برچسب هاي تفرقه انداز و... بر سر ما باريدن مي گيرد!
هرچند که از اين قبيل واکنش ها در ميان محافل ضدانقلاب فراوان است اما به عنوان آخرين نمونه بايد به نوشته سايت خودنويس استناد کرد که نوشت: «آنها موفق شدند، تا من اين گونه بسوزم و تلخ و تند بنويسم».
شايان ذکر است مرحوم سيداحمد خميني رضوان الله تعالي در وصيت نامه خود به سيدحسن و ديگر فرزندان خود سفارش کرده است که در همراهي و پيروي ولايت فقيه ثابت قدم باشند. 

 

فحاشی بی‌بی‌سی به سبک زندگی ایرانیان

راه‌اندازی نیروگاه بوشهر و پیشرفت‌های چشمگیر علمی ایرانیان به قدری برای رسانه‌های غربی غیرقابل انکار است که دست به فرافکنی رسانه‌ای و تهمت‌زنی روی آورده‌اند.

هم زمان با راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، سایت وابسته به دولت بریتانیا همچنان علیه ملت ایران دروغ پراکنی کرده و انواع صفات زشت را منتسب به مردم ایران کرده است.

بی‌بی‌سی فارسی که ادعای رسانه مردمی و زبان گویای مردم ایران را به یدک می کشد، در جدیدترین اقدام خود مردم ایران را کینه ورز، دروغ گو، چشم چران، دورو و متقلب، بی مسئولیت و غیرقابل اعتماد، عقب افتاده، غیر قابل تطبیق با دنیای مدرن، توخالی و از خود راضی و تحقیر کننده سایر ملل و اقوام خواند.

خبرنامه دانشجویان در این زمینه نوشت: این القاب زشت از سوی سایتی منتشر می شود که هدف تاسیس خود را ارائه تصویر درست از ایران و پرکردن خلا رسانه ای عنوان کرده است.

به نظر می رسد راه اندازی نیروگاه بوشهر و پیشرفت های چشمگیر علمی ایرانیان به قدری برای رسانه های غربی غیرقابل انکار است که دست به فرافکنی رسانه ای و تهمت زنی روی آورده اند.

هرچند وحدت و همبستگی ایرانیان در بحران های گوناگون چون جنگ تحمیلی و عبور از فتنه 88 و بحران های اقتصادی و تحریم ها مثال زدنی است با این حال رسانه ضد انقلاب بی بی سی در تحلیل کامل تحولات تاریخی ایران! می نویسد: ایرانیان مردمی که اتحاد و همبستگی بندرت داشته اند و صدمات زیادی از تفرقه دیده اند و مردمی که غرق در اعتقادات هستند و دوست و دشمن را تشخیص نمی دهند، نامید.

نوبت شمای این هفته بی‌بی‌سی فارسی این سوال را مطرح می کند که ایرانیان را به چه صفتی می شناسید؟ و در میان نظرات خود زشت ترین صفات را منتسب ایرانیان می کند.

با اینکه ایرانیان اغلب در میان سایر ملل، به میهمان نوازی و خانواده دوستی شهره اند با وجود این، بی‌بی‌سی می نویسد: ایرانیان توخالی و از خود راضی و بر خلاف نظر برخی دوستان اصلا مهمان نواز نیستند و فقط هدفشان از کشاندن مهمان به خانه نمایش دادن امکانات مالی به دیگران است!
 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 184
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 31 / 5 / 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد